2777
2789
اون که دیگه رفت البته خودم بادلایل بیخودی درحالی که خیلی دوسش داشتم ردش کردم بره تاچیزی رونفهمخ

حتما قسمتت نبوده عزیزم.حتما بخت بلندتری منتظرته.تو هنوز خیلی جوونی و فرصت زیادی واسه عاشقی کردن داری

مهربونم بنظرم تو در مقابل پدرت برد داری  با مهربونی نه بی احترامی کلید ماشین و چیزای غیر ضروری رو تو تنهایی نه جلو هیچ کدوم از خانواده بهش بده از نظر ازدواجت بهش بگو خجالت نکش بگو موردای خوبی میان و تو میدونی بفهمن میرن و تا مدتی بیشتر بمون تو اتاقت رفتارای اینطوری اما با احترام 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مرسی عزیزم اگه بتونم حتما میگم ولی من وقتی میپرسن شغلش چیه زبونم قفل میشه دوس دارم بحثو عوض کنم کافر ...

اگه خاستگارت شغل پدرتو ازت پرسید بگو دراین مورد لازمه که یکم بیشتر حرف بزنم البته سخته برام حرف زدن اجازه بدید بعدا با پیام در مورد این موضوع صحبت کنیم.اصلا هم استرس نداشته باش.نهایتش اینه که میرن دیگه..میرن یکی بهترش میاد😊

مهربونم خواستی بگی اصلا شان پدرتو پایین نیار   مثلا خواستگاری کردن بگو ی حرفایی هست که قبل از اومدن خانوادگی باید بدونید و طبیعتا ی اشنایی خیلی مختصر راجع به معیارهامون ن ذره ای فراتر   اول بپرس معیارهاش چیه چرا تو رو انتخاب کرده و...  و اونجا بگو که خانوادتو دوست داری و مهربونن و ... ی نقطه ضعف هست که پدرتون کار دارن اما کنارش ی کار دارن که شما با وجود پول زیادی که ازش درمیارن درست نمی دونیدش باهاش صحبت کردید ولی علی رغم مهربونی و علاقه زیادی که بهتون دارن کنارش نذاشتن و شما از یسری امکانات صرف نظر کردید (شرمنده میگم مهربونم نمیشه تو با اون پول به خودت برسی و ماشین خوب بندازی زیر پات بعد بگی خوب نیست پس سعی کن غیر ضروریات رو حذف کنی )    و ترجیح دادید این موضوع قبل از اومدن خانوادشون به خودشون بگید و خودشون به خانوادشون بگن درصورتیکه راضی هستن و اندکی این مساله خدای نکرده باعث سرکوفت نمیشه تشریف بیارن و البته این به معنای قبول کردن شما نیست و فقط اجازه دادن برای رسمی پیش رفتن و خواستگاری و تحقیق و...

اگه خاستگارت شغل پدرتو ازت پرسید بگو دراین مورد لازمه که یکم بیشتر حرف بزنم البته سخته برام حرف زدن ...

حضوری ی خوبی داره عکس العمل ها راحت تر دیده میشه و ی ارتباط حسی هم داره و راه های ارتباطی دیگه سند میده دست طرف 

اگه خاستگارت شغل پدرتو ازت پرسید بگو دراین مورد لازمه که یکم بیشتر حرف بزنم البته سخته برام حرف زدن ...

اینقد این قضیه شغل برام عقده شده که پیش ادمایی که مارو میشناسن اصلا اعتماد به نفس ندارم همش دوس دارم جایی باشم که کسی ندونه ماچه کاره ایم وقتی جایی هستم که کسی خانوادمو نمیشناسه انقد حالم خوبه انقد اعتماد به نفسم بالا میره انگار خود واقعیمم واقعا دوس ندارم اگه یه زمانی بچه داشته باشم مشکلات خودمو تجربه کنه

حضوری ی خوبی داره عکس العمل ها راحت تر دیده میشه و ی ارتباط حسی هم داره و راه های ارتباطی دیگه سند م ...

وقتی انقدر سختشه صحبت در مورد این موضوع راه دیگه ای نمیمونه

جرم نکرده که از سند دادن بترسه

وقتی انقدر سختشه صحبت در مورد این موضوع راه دیگه ای نمیمونه جرم نکرده که از سند دادن بترسه

ن عزیزم‌منظورم این نبود گفتم‌ حضوری رومی روم زنگی زنگش راحت تر مشخص میشه همون لحظه ببین چطوری عکس العمل نشون میده تو حرف زدن میشه یکم‌ حرفا رو درست کرد تو نوشتن فرصت فکر کردن بیشتر وقتی ارسال شد دیگه نمیشه زیاد تغییرش داد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز