دوستان چندساله تو نی نی سایتم این کاربری رو جدید درست کردم ک بتونم حرف دلمو بزنم ....من ۲۲ سالمه یه پسر ۳ ساله دارم از روز اول ب اجبار با شوهرم ازدواج کردم و اختلاف داشتیم و متاسفانه با وجود جلوگیری ماه سوم باردار شدم با وجود تنفر و مشکلات بخاطر بچه ام تحمل کردم تو بدترین شرایط ساختم اما الان واقعا دیگه نمیتونم انقد بلا و مشکل سرم اومده ک حتی نمیتونم بگم از بس زجر و عذاب بوده واسم تبدیل شدم ب یه ادم عصبی ک فقط گریه میکنه الان خانوادا ام راضی شدن ب طلاقم اما مشکل بزرگ من بازم پسرمه خانواده ام اصلا قبول نمیکنن و منم اصلا نمیتونم از پس خرجش بربیام اینجاهم شهر کوچیک نمیشه برم سرکار مگه بشینم درس بخونم ک تا ب درامد برسم خیلیه ...حالا من میخوام فردا بدون پسرم برم میدونم اینجا ب پسرم بد نمیگذره و همه دوسش دارن تصمیمم درسته لطفا از رو احساسات جواب ندین با عقلتون بهم جواب بدین
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خوب شما اگه طلاق بگیری و پسرت رو هم با خودت ببری خرجش رو پدرش باید بده. خانوادهت بخاطر مسایل مالی م ...
نه خانواده ام اتفاقا وضع مالیش خیلی خوبه چندتا خونه و ماشین داره ...از بس بی احترامی و تهمت و دروع زده ب مامان و بابام ک بابام میگه خودت بیا بهترین زندگی رو برات درست میکنم ولی پسر اون مردو من راه نمیدم خونم 😭😭😭😭😭😭