قبل عقد در مورد خیلی چیزا مثلا نماز خوندنش ک یکی درمیون بود باهم حرف زدیم همه چیو قبول کرد ولی در مورد این موضوع نتونسم چیزی بگم چون اونموقع فکر میکردم واقعا برام مهم نیست و توکل بر خداقبول کردم اما الان همش ذهنم درکیره این مسئلس نمیدونم چجوری باهاش حرف بزنم در موردش همش حس میکنم شاید به غرورش بر بخوره در ک دلم نمیاد چیزی بگم🤦🏼♀️