بچه ها موضوع مادرشوهر و خواهر شوهر قدیمی شده

ما میخوایم بیخیال شیم اونا بیخیال ما نمیشن😂

هر دو طرف باید به هم و اخلاق و خواسته های هم احترام بذارن , اینکه مادر و خواهر آقا همیشه فک کنن چون پسرشونه پس هرکاری میتونن بکنن اشتباهه 

منکه کاری ندارم اونام کاری ندارن هرروزم میرم پیش مادر شوهرم بیشتر با مامان و آبجی خودم نمیسازم

من که کاری بهشون ندارم ولی اونا خیلی توزندگیمون سرک میکشن

قبل از اینکه حرفی بزنید یادتون باشه خودتونم مادرشوهر و خواهر شوهر و عروس میشید و زمین بدجور گرده

منم تعجب کردم ازینکه انقدر سخت گرفتن تو اون تاپیک سر زده اوندن انقدر دیکه سخت نبوده که بشینه با گریه تایپ کنه اصلا ادم میمونه چی بگه برا خودمونم ممکنه پیش بیاد و اصلا ادم شاخ درمیاره از جوابای بقیه و رفتار میزبانو.....

توهنوز اول راهی صغری جوون

آفرین کلیت حرفات رو قبول دارم

اصلا اینی که میگن با سیاست بودن چیه و نمیگذارن خود واقعیمون باشیم؛ رو قبول ندارم.

سیاست یعنی خودِ بهتری داشته باش

انقدر نمونه بوده که مادرشوهر و خواهرشوهرهای خیلی بد با رفتار درست عروس تبدیل شدن به رفیق

چرا اول راهم🙄5 سال ینی هنوز راه شروع نشده🙄

قبول دارم حرفتو .منم همون تاپیک که سرزده اومدن خونشو داشتم میخوندم .بنده خدا بخاطر یه شام و اینکه بی اجازه بازکردن در یخچال چقدر خودشو آزار میداد و گریه میکرد😥

آخه یعنی چی؟ مهمانه .یه روز خونته بعدش میره 

موافقم

والله اونا هستند که پسر وبرادرشون تا زن میگیره میفهمند یکی بود وتازه براش عزیز میشه تا عقد بودیم انگار نه انگار حالا که ۷سال از زندگیمون میگذره هرروز زنگ وهر روز شوهرم باید بره اونجا اگه یک روز نره مادرش زنگ میزنه که چرا نیومدی مگه مادر نداری حالا اگه من تو هفته ۲بار برم خونه مادرم میشم زنی که اهل زندگی وشوهر وبچه نیستم وهمش دنبال خونوادمم.

مهمان نوازی انگار تو خیلی از جاها داره نابود میشه و به فراموشی و تاریخ سپرده شد 

بچه ها من مثل همه مامانا پسرم رو با زحمت و عشق بزرگ میکنم .شاید یکم سخت تر از بقیه مادرا. یعنی وقتی آقا شد قد کشید و یه جوون رعنا شد(ان شاالله) نباید بهم زنگ بزنه یا سر بزنه. یا من نباید بهش زنگ بزنم؟ واقعا انصافم خوبه