سلام دوستان وقت بخیر به یکی از همکارانم که خیلی مرد شریفی هست چندین بار پیشنهاد دادم ازدواج کنه چون همش احساس تنهایی میکنه ولی به دلایلی مخالفه واقعا مرد خوبیه و حد حدود خودش میدونه تحصیل کرده و موقعیت اجتماعی خوبی داره خلاصه بخاطریک سری مشکلات و کار یه مدت بیشتر باهم در ارتباط بودیم تا اینکه امشب باز بهش گفتم یکی ازدوستانم هست خانم خوبیه میخوای باهام آشناتون کنم برگشت گفت با توجه به احترام زیادی که برات قائلم و از ته قلبم دوستون دارم اگه بار دیگه حرفی در مورد ازدواج کردنم بزنید دیگه باهاتون حرف نمیزنم با وجود شما دیگه کمبود محبت و توجه ندارم کمبود همدم ندارم از این حرفا یکم گیج شدم نکنه به من علاقمند شده؟ خیلی ام بهم پیام میده
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خودت قصد ازدواج نداری برای دیگرانم نسخه نپیچ خب و کلا این معرفی کردن ازدواج بزار کنار عاقبت خوبی ند ...
اخه اونایی که معرفی کردم خودشون خواستن ، اینم هی میگفت کسی به دلم نمیشینه و تنهایی اذیتم و از این حرفا بخصوص اینکه ادمی نیست با کسی بپره خودش برای خودش کسی پیدا کنه روحیات خاصی داره قصدم فقط خیر بوده