صبح زود پا شم برم پیاده روی بعد نون تازه بگیرم بیام دور هم صبحونه بخوریم بعد تا ظهر کارهای خونه و خودم و بچه بکنم بعد از ظهر بربرم گردش و خرید هرچیدلم خواست بخرم یه عالمه هم پول داشته باشم نگران گرونی و چیزهای واجب نباشم بخرم و بگردم با شوهر و بچم
روزی ک تا زنده ام سایه عشق هام روی زندگیم باشه...مامانم و بقیه...
ی کلبه جنگلی،نم نم بارون،شومینه هیزمی و بوی یار و بوی یار و بوی یار😍
خانوادمو پیدا کردم باردارم و دوقلو هام چند روز دیگه ب دنیا میان و همراه مامان گلی و مامان واقعیم و مادرشوهر عزیزم داریم اتاق بچها رو می چینیم...خدایا یعنی میرسه اون روز؟ 😍❤لطفا برام ی صلوات بفرستید ❤😘 منم براتون صلوات میفرستم 🤩
هعیییی
تو ی خونه بزرررررگ پشت پنجره روی صندلی نشستم و باغچه های توی حیاط رو نگاه میکنم و کاپوچینو میخورم دخترم سوار دوچرخه بازی میکنه و موهای طلاییش توی باد تکون میخوره شوهرم از سرکار میاد وتوی خونه دلبازمون کنار هم میشینیم و ساعتها حرف میزنیم و برنامه سفر میریزیم
😭😭😭😭😭
همسرم انقدر از نظر مالی و شغلی پیشرفت کنه که منو ودخترمو برداره ببره از این مملکت
روزی ک به چیزی ک میخوام رسیدم، تلاشام به نتیجه رسیده، پدر مادرم خوشحال و سالم و سرحالن
زندگی ایده ال من رو خیلی هاتون دوست ندارین ولی میگم.
یه رو صبح که نمازمو اول وقت خونده باشم،شب قبلش نماز شبم رو کامل خونده باشم و به موقع خوابیده باشم،بلندشم قرآن بخونم و مطالعه کنم و بعد صبحانه رو حاضر کنم،هنسرمو صدا کنم و براش صبحانه بذارم و بفرستمش سر کار،بعد ۶ تا بچه مو(الان فقط دوتا دارم) یکی یکی صدا کنم و همه دور سفره بشینن و من قربون صدقه شون برم و براشون صبحانه حاضر کنم.بعد همه با هم بریم خونه ی مادرم برای ناهار و همسرم هم بیاد(خانواده ام یه شهر دورن)،عصر هم بریم خرید یا پیتزایی و شب همه با هم کنار هم با آرامش بخوابیم.
روزی که از خواب بیدارشم فک کنم همش خواب بود ک قلب پسرم مشکل داره
با همسرم تو یه کلبه چوبی خوشگل تو دل جنگل. صبح از خواب پاشده و أتیش روشن کرده و چای آتیشی برای صبحانه.
روبه‌روی هم با نگاه عاشقانه و غرق لذت صبحانه میخوریم و عشق و عشق و عشق.....
بعد هم پسرم و دخترم بیدار میشن و تو جنگل بدو بدو میکنن و شادن
