ایمانم خیلی سست شده،دیگه نمیتونم نماز بخونم...هیچ امیدی ب زندگی ندارم ،ب بابام گفتم خدا دخترتو از بین ببره شما رنگ خوشبو ببینین از بس که دلشونو خون کرذم با تین حالم ،پسره با عشقش عکس بغل میذاره من دارم اینجا میمیرم ، خدا میمردم، کاش خدا صدامو میشنید،این غم چقدر استخون سوز بود خدااا..
بخدا دارم شفت میشم ،هیچ کار نمیکنم ،صب تا شب هیچکار ،شبیه روانی ام ولی جای تیمارستان تو خونه افتادم
خیلی دلم براش تنگه ،دارم میمیرم براش ،غرپب ک میشه دلم براش پر پر میشه ،خدا منو ببر پیش خودت من طاقت ندارم تو لباس دامادی ببینمش
ان شاالله بهترین ها رو تجربه کنی عزیزم ...زیارت عاشورا بخون آروم میشی
لطفا صبر کن
برو و دوش بگیر غسل صبر کن
خدا ادمها و عزیزانمونو میبره بعد ۴۰ روز دیگه اروم میشیم
پس تو هم بدون خدا خواسته
پس نه عکسشو ببین نه بهش فکر کن دیگه ازدواج کرده امشب از دلت بندازش بیرون
گریه کن این سبکت میکنه اما فردا با یه دید دیگه بیدار شو
فعالیتتو تو هر هنری داری شروع کن
یا خودتو سرگرم کن
قدر خانوادتم بدون دیگه یه روز میشه لحظه ای که خدای نکرده نیستن
پس به خاطر یه عشق پوچ که نمیشه گفت عشق چون ایشون رفتن خانوادتو ناراحت نکن حتی یه لحظه
فردا صبح یه دفترچه پیدا کن و کارای روزتو که میخوای شروع کنی انجام بده موفق میشی حتی کمک به مادر و پدرت که این شیرین ترین لحظه دنیاست
خدا همیشه باهاته پس قدر داشته هاتو بدون
چشم عزیزم دعا میکنم خدا کمکت کنه
اخه ۸سال درگیر این مسائلم ،۶سال برا یکی ک یه ادم لعنتی خواستگارمو از من متنفر کرد وبا بی رحمی تموم بهم زد همه ویو ،دو سالم این....من این غم ۸سالمو چطور میتونم خوب کنم،زخم دلم برا خیلی سال قبله
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
