نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگر شوخی میکنی که باشه ولی اگر جدی هستی اینو بگم همین الان چندین نفر تو شهرتون مردن اگر قرار باشه واسه هرکی میمیره اهنگ گوش ندی کلا دیگه موسیقی رو بزار کنار بعدم تو مگه میخوای بخاطر مرگ یکی دیگه شادی کنی؟ تو فقط یه مقدار واسه یه غریبه ناراحت میشی و به زندگی عادیت برمیگردی