2777
2789
عنوان

چندسال بعد ازدواج بچه دارشدید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 3235 بازدید | 246 پست
منم میخواستم اینا رو بگم دیدم شما کامل و جامع گفتین ، صرف تایید حرفاتون ریپلای کردم

فدات شم عزیزم 

در مورد امضات

وقتی بچه م دنیا اومد با حال نزار توی لحظه ای که دیدمش بهش گفتم ان شاالله یار امام زمان بشی پسرم ان شاالله شهید بشی

چند وقت پیش خواب دیدم جنگ شده همه جا ویران شده شوهرم نیست میگفتن مفقود الاثره بابام داداشام هیچ کدوم نبودن توی یه خرابه مامان و خواهرم خوابیده بودن رفتم بیدار شون کردم گفتم پسرم کجاست؟ به یه قبر کوچیک اشاره کردن روی یه قبر قبل اسم و فامیلیش نوشته شده بود شهید وااااای نمیتونم از احوالم بهت بگم 

الان همش با خودم میگم کاش بعد زایمان میگفتم دو تامون با هم شهید بشیم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فدات شم عزیزم  در مورد امضات وقتی بچه م دنیا اومد با حال نزار توی لحظه ای که دیدمش بهش گفتم ا ...

ان شاالله دعاتون به خیر تعبیر بشه

منم اتفاقا خواب دیدم جنگه ، همش دنبال این بودم پسرمو پیدا کنم بفرستمش بره

من همیشه دعامیکنم شهادت ، برای همه مون باشه . چون عاقبت بخیری بالاتر از شهادت همراه با علم نیست

منم یه مادرم .  پسرمو دوسش دارم . ولی عزیزمو . به دست بی بی میسپارم . بی بی قبول کنه . بشه مدافع حرم... یه روزی به منم میگن مادر شهید ان شاالله...مادر که باشی ، آرمانت که شهادت باشد ، همت و چمران میپرورانی ... پای خاندان علی که در میان باشد ، خودم بند پوتین هایت را محکم میبندم میوه دلم ...   (واسه اونایی که میگن چرا آرزوی مرگ بچه تو میکنی میگم که شهادت و مرگ باهم فرق دارن . قبل ازاینکه قضاوت کنین ، درباره اجر شهید و فرقش با موت ، تحقیق کنین و بعد کنایه بزنین.)
عزیزم. 😂😂😂😒توی تلویزون شنیدم منم از شبکه کارتون

دیروز میخوند یه زنه خورده به نرده برمیگرده دیده پیرمرده،😅😅😅😅😅 کلا همه چی رو برای خودش تغییر میده

منم یه مادرم .  پسرمو دوسش دارم . ولی عزیزمو . به دست بی بی میسپارم . بی بی قبول کنه . بشه مدافع حرم... یه روزی به منم میگن مادر شهید ان شاالله...مادر که باشی ، آرمانت که شهادت باشد ، همت و چمران میپرورانی ... پای خاندان علی که در میان باشد ، خودم بند پوتین هایت را محکم میبندم میوه دلم ...   (واسه اونایی که میگن چرا آرزوی مرگ بچه تو میکنی میگم که شهادت و مرگ باهم فرق دارن . قبل ازاینکه قضاوت کنین ، درباره اجر شهید و فرقش با موت ، تحقیق کنین و بعد کنایه بزنین.)
من ماه گذشته تست گذاشتم و نشون داد ک شب تخمک گذاریم آزاد میشه، اقدام کردم اما نشد 

فك كنم هرچي حساس تر باشي نميشه من بارداري قبليم نا خواسته بود با يك بار اقدام تو يك ماه براي اولين بار بود اقدام ميكرديم شد🤦🏼‍♀️ چون بيخيال بودمو ميگفتم نميخوام نميشه شوهرم هي ميگفت شايد حامله اي خب ميگفتم نه من بدن خودمو ميشناسم سينه هام درد ميكنه كمر درد و دل درد دارم ميخوام پريود شم كدوم بچه بابا با يكبار كه نميشه ولي شد

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
آغا بتعریف جالب شد😀 اگه دوس داشتی😚😚

اقا اولين بار و اخرين بار بود از دست در رفت اونم تو اوج تخمك گذاريم🤦🏼‍♀️ اونجا كه تخمك گذاري و اينا حاليم نميشد چون دنبالش نبودم بعد ها فهميدم روز چهارده سيكلم بوده كه اون اتفاق افتاده.خلاصه نا خواسته يه شيطوني كرديم و اتفاقي كه نبايد افتاد.شوهرم گفت قرص بخور ولي گوش نكردم چون گفتم بابا خب تازه پري تموم شده تخمك كجا بود

از طرفي هم فكر ميكردم قرص اورژانسي بخورم دوباره پري ميشم گفتم با يكبار اتفاقي نميفته ايشالا ولش كن بابا

خلاصه گذشت و دو سه روز به موعدم كمر درد و دل درد شديد شدم گفتم ااااا ديدي چيزي نشد اينم پري جون داره مياد... خلاصه در حدي بود كه بيرون ميرفتم نوار بهداشتي ميذاشتم كه اگه سرويس دم دستم نبود گند نزنه به لباسام.يه بار حتي حس كردم پري شدم چون يه چيز داغي ازم اومد بيرون خلاصه بعد رفتم خونه ديدم ترشح بوده و يك لك هم نيفتاده بازم صبر كردم تا روز موعد و دو سه روز بعدش گفتم اوا خاك عالم چرا نشدم پس و رفتم از دادم و مثبت شد نميدونستم بخندم يا گريه كنم

مامانم كه فهميده بود چون امار پريوديم دستش بود ميترسيدم به شوهرم بگم چون گفته بود قرص بخور و گوش نكرده بودم شوهرمم عصبيه خيلي زود ميزنه كاسه كوزه رو ميشكنه به مادر شوهرم گفتم كه زودتر جمع و جور كنن و عروسيمونو بگيرن فرداش تا مادر شوهرم اومد با شوهرم صحبت كنه كه بگه زودتري برين خونه ي خودتون شوهرم فهميد قضيه چيه و منو با كتك برد خونه ي خودمون و به مامانم گفت اين حيوون ابروي منو برده پيش خانوادم من ميرم سقط كرد بگين بيام و خلاصه پاشو تو يه كفش كرد كه سقط كنيم و خب بقيه هم از خداشون بود و هرچي من جنگيدم دارو هامو نخوردم و اينا جواب نداد و مجبورم كردن سقط كنم😔

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
اقا اولين بار و اخرين بار بود از دست در رفت اونم تو اوج تخمك گذاريم🤦🏼‍♀️ اونجا كه تخمك گذاري و اين ...


اخی عزیزم

چقد شوهرت نامرده ☹ بعدش چی شد ؟؟ قهر نکردی باهاش 

چه مامان فهمیده و خوبی داری ایول بهش 

الان ازدواج کردی؟؟ بچه داری؟؟

اخی عزیزم چقد شوهرت نامرده ☹ چه نامان فهمیده و خوبی داری ایول بهش  الان ازدواج کردی؟؟ بچه دا ...

الان هفت ماهه خونه ي خودمم بدون عروسي اومدم بخاطر كرونا و اقدامم و هنوز خبري نيست

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
خواهش میکنم عزیزم شوهرت دقیقا چه مشکلی داره؟ مورفولوژی تعداد جهش؟ شوهر من همه شونو مشکل داشت برای هم ...

از آزمایشش سر درنمیارم.ولی تقریبا دوهفته پیش رفتیم تهران دکتر سونو و آزمایش داد گفت اسپرماش ضعیفه و واریکوسل متوسط داره

از آزمایشش سر درنمیارم.ولی تقریبا دوهفته پیش رفتیم تهران دکتر سونو و آزمایش داد گفت اسپرماش ضعیفه و ...

شوهر من تحرک مورفولوژی تعداد جهش مشکل داشت این کارها رو کردیم سومین بارداریم موفقیت آمیز بود تا قبل اینکه اینا رو رعایت کنم سقط میشدن اینایی که دارم میگم همه رو رعایت کنه همزمان اقدام کنین زوووود نتیجه میبینین ان شاالله اول خودت رو بگم من خودم هیچ مشکلی نداشتم و اسید فولیک و متفورمین مصرف میکردم متفورمین رحم رو عین جاروبرقی می‌کنه تا هفته ۱۲ بارداری هم دکترم برام قطعش نکرد ( من سرخود میخوردم یکی از دوستام پرستاره بهم از قبل گفته بود بخور رحم رو آماده می‌کنه منم می‌خوردم) 

بقیه اینا دیگه با شوهرته که رعایت کنه ولی هر کدوم رو که خواستی باهاش شریک شو انجام بدی خیلی خوبه ولی اجبار برای انجام دادنشون با شوهرته

خوردن ترکیب گرده نخل نر و عسل هر روز صبح یه قاشق 

خوردن ترکیب سیاهدونه ساییده نشده و عسل هر روز صبح

خوردن کاسنی هر روز

خوردن چهارده تا بادوم هر روز 

خوردن روزی یک الی دو قاشق سویق هر روز بهتره خالی خالی ناشتا خورده بشه ولی اگر نمیتونه بریزه توی معجون یا شیر 

خودت هم حتما سویق بخور سویق بچه رو جون دار می‌کنه از بین سویق ها من سویق سنجد رو خیلی دوست داشتم که طعم شیرینی هم میده عطاری ها دارن بسته بندی شو بخر

خوردن معجون هر روز یا یه روز در میون که از اینا درست شده: شیر خرما عسل شیره موز گردو بادوم کرده نخل نر پودر نارگیل سویق 

خوردن صبحانه ها یه پیاز خرد شده که توی روغن زیتون تفت دادی و یه تخم مرغ محلی روش شکستی

خوردن ترکیب ۲۵ گرم ژل رویال و نیم کیلو عسل هم شنیده بودم خوبه ولی همون ماهی که میخواستم بخرم باردار شدم

خوردن ویتامین ای

خوردن هر روز قرص well man تا سه ماه (دوره ش باااااید کامل بشه ما سه ماه اینو مصرف کردیم طول درمانش تکمیل شد باردار شدم) پنتوکسی فیلین و کلومیفن که دکتر تجویز کرده بود  

ولی ول من رو بدون نسخه پزشک هم میتونی مصرف کنی تقویتیه برای خودت هم میتونی ول وومن بگیری یه کم گرونه فقط یعنی قرص تا سه ماهش رو من پارسال پونصد و خرده ای خریدم مثل اینکه توش ژل رویال هم داره
من یه ظرف دربسته که توش فضاهای مختلف برای ریختن مواد داشت از اینایی که میشد از قبل آماده کرد آماده کرده بودم صبح به صبح شوهرم از یخچال در میاورد میخورد می‌رفت سر کار دیگه هر روز بهش نمی‌گفتم اینو بخور اونو بخور خودش میدونست اون ظرف مال اونه و باید بخوره

ولی کارایی که من مطمئنم اگر نگم صد در صد حداقل هفتاد درصد اثر داشتن اینا بود

حذف آب داغ از حمام و دستشویی 

حذف شورت تنگ و پوشیدن شورت گشاد (شورت تنگ بیضه رو گرم می‌کنه بیضه گرم باشه اسپرم های سالم از بین میرن)

ماساژ بیضه ها با یخی که توی کیسه فریزر گذاشتی 

و بعد ماساژ بیضه با روغن زیتون و بعدش اقدام ( این دو تای آخر کیفیت رابطه رو هم بالا می‌بره و با شور بیشتری اتفاق میفته و همین هم خودش عالیه برای لقاح) 

مسأله مهمی هم که بااااید روش تاکید داشته باشید نداشتن استرس هست نه خودت نه شوهرت نباید استرس داشته باشید من مدیریت بحرانم بیشتر از شوهرمه شوهرم اصلا نمیدونست که چقدددددر آزمایش اسپرمش افتضااااااحه چون جواب آزمایشش رو من برده بودم دکتر

واسه همین بی خیال بود چون بهش میگفتم انقدر سبک زندگیا بد و ماشینی شده که هر کس بره آزمایش بده مشکل داره و این کارا بخاطر اینه که نطفه قوی تر و سالم تری تشکیل بشه و...

هر وقت هم که مقاومت میکرد و غر میزد بهش میگفتم نه ماه قراره من حملش کنم این چند ماه رو هم تو همکاری کن ولی چون شوهرم رو میشناختم که اگر بدونه خودش رو می‌بازه و بخاطر سقط هام عذاب می‌کشه بهش عمق فاجعه رو نگفته بودم فقط در حد کم میدونست همین استرس نداشتن خودش خیلی خیلی خیلی زیاد تاثیر داره دیگه تو بدون من حاضر بودم غر غر های شوهرم واسه خوردن قرص ول من که می‌گفت بو میده 😐 رو تحمل کنم ولی بهش نگم چقدر وضعیتش داغونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز