ببین به نظر من صبر کن.با پرونده باز تو ذهنت هیچوقت هیچوقت هیچوقت ازدواج نکن.اگر به نظرت دومی عاقلانه تره.باید با اولی کات کنی حداقل یک سال تنها باشی و اجازه بدی دوره سوگواریت برای اولی تموم شه اگر تونستی پرونده اون آدمو تو ذهنت ببندی تو یک سال بعد بری سراغ کیس بعدی.
در مورد کیس دوم حتما باید تو برخورد اول یا کلا تو برخورداتون از طاهرش خوشت بیاد تا حدودی و یه کشش بهش توی مغزت ایجاد شه.طوری که به نظرم خودتو بتونی توی بغلش ببینی و مایل باشی.اگر اینطور نیست حتی اگر همه شرایط دگ خوب باشه توی زندگی که وارد شی اولین دور برگردون برمیگردی از زندگی بیرون.
همونطور که دوستان میگن عشق عادی میشه به همون نسبت هم پول و ثروته که عادی میشه.اگر انتخاب عجولانه کنی و بری سراغ دومی که هیچ کششی بهش ندارب شاید اون زمان به خودت لعنت بفرستی و بگی ب کم گرد تر مبخوابیدیم اما زندگیمو همسرمو دوست داشتم حداقل و با دیدن هر زوجی که عاشق همدیگن حسرت تو دلت زنده بشه و هیچکدوم از اون مال و مکنت به چشمت نیاد.
در هر صورت من به شما پیشنهاد میکنم که حتماااا حتمااا حتمااا یه مشاوره خوب اول با کیس اولتون که عاشقش هستید برید.و تینکه زندگی مشترک واقعا شوخی بردار نیست که اگر واردش شدی بتونی مثل دوستی راحت تمومش کنی.
پایه های ازدواج بی نهایت محکمه و گسستن دو تا خانواده که باهم پیوند خوردن بی نهایت پروسه سخت و جان فرساییه.
عجله نکن.و به خودت خیلی زمان بده.
با انتخاب غلط نه تنها شما خودت رو از خوشبختی دور میکنی بلکه اون آدم بی گناهی که با شما بهر امیدی ازدواج میکنه هم خانه خراب میشه.(مخصوصا کیس دومتون که از همه جا بی خبره و انسان سالمی هست به گفته شما)