من خودم نه 
ولی یبار عموم اینا یه بلایی سرمون اوردن که خیلی اذیت شدیم از فامیل طرد شدیم و کلی حرف بارمون کردن در حالی که اصلا تقصیر ما نبود با خالم مشکل داشتن 
خلاصه مادرم سر نماز صبح رفت دم مسجد دستاشو برد بالا گفت خدایا آبرومو بردن آبروشونو ببر ؛دخترامو سر زبون انداختن و تهمت زدن تو سر دخترش بلایی بیار که تا اخر عمر گرفتار بشه 
خدا سر شاهده الان تن و بدنم میلرزه دارم میگم به یه ماه نکشید پسر بزرگشو انداختن زندان چون با یه دختری رابطه داشته و دختره باردار شده بود دختر کوچیکشون هم دیابت نوع یک گرفت که باید انسولین مصرف کنه و با وجود زیبایی که داره هیچ خواستگاری براش نمیاد چون دیابت داره هرکی میاد منصرف میشه