مادرشوهرم باجاریم وشوهرش رفتن باغ خواهرشوهرم.عقدیکی ازفامیلابود.ماتویه ساختمونیم بامادرشوهرم اومدصدام کردگفت دارم میرم امشب نیستم هواست به خونمون باشه.بعدفهمیدم رفتن باغ همگی.امروزم اومد نرسیده به شوهرم تشرزده که چرانیومدین خونه منوتمیزکنین وهزارتاحرف دیگه.چه رفتاری درسته بااینابنظرشما