همه بیاین تعریف کنید
اول خودم میگم قضیه اینطوریه که
ما خونمون کنار باغ و یه تپه (ما تو شهرستانیم اکثرا محله اطراف شهر اینجورین) بعد پنجره اتاق من تو باغه و حدودا دومتر از زمین فاصله داره که زیاد نیست بعد یه شب ساعت5اینا دو نفر جلوی پنجره اتاقم حرف میزدن خیلی ترسیدم ایت الکرسی هم خوندم فایده نداشت رفتم گفتم بابامو از خوا ببیدار کردم که دونفر جلوی پنجرن بابام رفت نگاه کرد از دوربین کسی نبود خیلییییی ترسیدم
فرداش دوباره همون ساعتا بیدار بودم احساس کردم یکی داره به انگشت به پنجره میزنه خیلی ترسیدم داشتم دیونه میشدم قران اوردم نشستم چندتا سوره خوندم بهتر شدم