والا ما ک یجانیستیمم دخالتشونو دارن
ما داریم تو دخالتای اونا زندگی میکنیم😂
انقد دیر به دیر میرم بهشون برمیخوره نمیان کلا😐
هرازگاهی گله میکنن نمیایو فلان میگم کار دارم هزار تا بهونه دیگه الان بعد از چهارسال عادت کردن
بعد از چندماه عید قربان رفتم نیم ساعت دیگه هنوز نرفتم معلوم نیس کی برم
بدون دعوت شام نمیرم هرگززززز همه میرن جز من بخاطر همین سالی یبار دعوتم میکنه😄ولی بقیه رو هرگز دعوت نمیکنه چون خودشون میان دیگه
خوشا به سعادتتون که تو یه ساختمونین
ما تو یه خونه ایم
تحمل میکنم
با این که خونشون 3 طبقست دادن به مستاجر😐😐😐
کالا هایی هم قرار بود بگیرن نگرفتن
منم شوهرم ورشکست شد ن وسیله دارم نه خونه
راستش هیچ وقت حلالشون نمیکنم
من با مادرشوهرم همسایه دیوار ب دیوار بودیم شوهرم نبود روزا خونم بودم شبا میرفتم ک تنها نباشم چار ماه بیشتر نتونسدم تحمل کنم🥴
منم هستم. قبلا خوب بود زیاد نمیومد. از وقتی پسرم دنیا اومده. علنا میگه روزی یبارو باید ببینمش. اگه من نرم اون میاد.
با اینکه خییییلی خوبن همشون ولی خسته شدم. نمیشه راحت بود.
خونه هم برا خودمونه بزرگم هس. هیچ بهانه ای ندارم برا رفتن ازینجا. خسته ام خسته و نا امید
بستگی به همسرت داره بعصی اقایون به اجبار خونوادشونو دعوت میکنن میگن وطیفته،ولی از همین روز اول رو نده ساده نباش همسرت هم به همین روال عادت میکنه،بگو عروس تازه تا یه سال دعوت نمیکنه،عیبی نداره ادم محبت کنه به حانواده شوهر ولی بعصی موقع ها میبینی ظرفیت محبتو ندارن سواستفاده میکنن ازت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
