همسر من فنیه بعد از ظهرا که از سر کار میاد تو نمایندگی نصب و تعمیر لوازم خانگی کار میکنه.برادر شوهرم هر چیش خراب میشه زنگ میزنه به شوهرم که بره براش درست کنه.هیچ وقتم یه قرون پول نمیدن.یه بار من مریض شدم همسرم ماموریت بود مجبور شدم با برادر شوهرم برم دکتر خودم پول داشتم ولی اصرار کرد که پول دکترو حساب کنه.هزینه کل رفت و امد و دکتر شد ۲۴۵ تومن.الان سر یه موضوعی دوتا برادر دعواشون شده.و مقصر هم برادر شوهرم بود.و این باعث شد مادر شوهرمم با برادر شوهرم دعواش بشه و تازگیا برا بچش تولد گرفت هیچ کدوممون نرفتیم حتی مادر شوهرم.وقتی همسرم برگشت از ماموریت گفتم پولشونو بده گفت دادم.دیشب ساعت ۱ شب پیام داده هزینه کل دکتر رفتن شد ۲۵۰ تومن بعد شماره حساب فرستاده.منم خیلی حرصم گرفت هم از اینکه مبلغ رو رند کرده،هم از اینکه از سر لج پولشو خواسته و به این فکر نکرده شاید یادشون رفته پولمو بدن ولی اونا هم به من خیلی خدمت کردن کل وسایلای خونمو برادرم تعمیر کرده ۲۰۰ تومن چیه حالا پیام بدم بهش؟و سوم اینکه همسرم میگفت داده ولی چرا باید این پیام داده باشه.همسرمو بیدار کردم‌گفتم مگه نمیگفتی پولشو دادی این چی میگه؟میگه بابام نزاشت بدم گفت خودم میریزم به حسابش حتما یادش رفته.صبح که میرفت سر کار تاکید کردم حتما پولشو بریزه تا منتش کم شه .و بهشم سپردم که هیچ وقت هیچ جا حق نداره کاری برای برادرش بکنه.تا دیروز من هی واسطه میشدم و به همسرم سرکوفت میزدم که برادرته باهاش حرف بزن اونم تو دلش هیچی نیست ولی الان خودمم فهمیدم از بعضی آدما دوری کنی بهتره.نمیدونم دیگه ناراحتیم بیخوده یا نه ولی شبو اصلا نخوابیدم و همسرمم اینو فهمید
از قدیم گفتن حساب حساب کاکا برادر
شما حقتون نگرفتید دلیل نمیشه اونم نگیره
شد درس عبرت که مجانی کار نکتید
به یه ورت بابا خودتو ناراحت نکن
پولشو بدید دوباره هم کاری کردید براشون تا قرون اخر پولشو بگیرید
من نمیگم حقشو نگیره.این ادمو میسوزونه که اون از سر لج این پیامو داده.من الان یه هفته اس شوهرمو دارم رامش میکنم که بره آشتی .اگه پولشو میخواست چرا نگه داشته موقه دعوا؟با ۲۰۰ تومن اون نه من پولدار میشم نه میخواگ پول اونو بخورم.ولی این پیام مدل پیام دادنش اونم نصف شب ادمو میسوزونه.بعدشم من خودم مبخواستم پول بیمارستانو حساب کنم خودشون نزاشتن مگه من پول گرفتم
من بودم یه لیست بلند بالا از تعمیراتشون مینوشتم با هزینه جمعش آخرم شماره حساب و پیامک میکردم.
نمیخوام دعوا رو کش بدم.دیشب اون۳د ناراحت بودم رفتم به خواهر شوهرم گفتم از شانسم نصف شبی اونم بیدار بود یکم از برادرش بد گفتم اون بیچاررم ناراحت کردم اونم هیچی نگفت میگفت پولشو بدید منتش کم شه.بعد بهش گفتم من الان ناراحتم فردا یادم میره از زدن این حرفا پشیمون میشم زیاد حرف نزنیم بهتره شببخیر گفتم.من زیاد اهل دعوا نیستم اگه بودم به جای اینکه بیام اینجا بنویسم خودمو خالی کنم همونکاری که شما میگی و میکردم از دیشب دارم خودخوری میکنم باز خداروشکر خواهر شوهرم بود درد و دل کنم
حالا من تاپیک میزنم فرهنگمون مشکل داره باید اینهمه
رفت امدای فامیلی نباشه. اینهمه عروس خونه مادرشوهر نره داماد خونه مادرزن نره
بعد اومدن فش میدن
هب کل سایت و اختلافای درونیش همین رفت و امدا و ارتباطهای خارج از حده
هممون درگیری ذهنمون شده مادرشوهر خواهرشوهر برادرشوهر جاری. بابا بذارید کنار
بذارید شوهراتون رابطه داشته باشن شما کنار واسین
کل دنیا کجا یدونه ایران کجا. بعدش هر کس خودش میدونه
حق داری ناراحت باشی ولی از این به بعد حساب کار دستتون باشه با هر کسی مثل خودش باید رفتار کرد
