سللم خانوما
من یه ساله ازدواج کردم
شدیدا رو شوهرم حساسم
شوهرم ماشین داره
دیروزک از سر کار میومده دوتا زن دست بلند کردن اینم سوار کرده زنه اینو شناخته یجورایی تو ی شرکت کار میکنن .بعد زنه گفته شمارتو بده فردا صب بیا مارو هم ببر .بیار مثلا سرویسمون شو.شوهرمم شماره داده اومده ب من گف من مخالفتکردم
صب ساعت۷ زنگ زدن شوهرم گف چی بگم گفتم بگو نه شرمنده شوهرم گوشیرو برداشت.منم خودمو زدم ب خواب
فقط اینارو شندیم ک گف سلام ببخشید مشکلی برام پیش اومده نمیتونم ببرمتون .بعد زنه یه چیزی گف .شوهرمم گف قربونتون بشم .خواهش خدافظ
سر این قربونتون بشم از صب دارم حرص میخورم
اخه مامیگیم قربونت .فدات .نه که قربونتون بشم .یعنی چی اخه
ظهر پامیشم برم ببینم نکنه دور از چشم من اون زنارو بیاره میرم جلو در شرکت