میخوام یه چیزی رو براتون تعریف کنم بدون قضاوت فقط راهنمایی کنید درسته یکم زیاد ولی خاهرانه میخام کمک کنید
خواهر من با یکی نزدیک به ۲ساله دوست بوده پسر قرار بوده از اول یمدت اشنا بشن بعد به خونواده هامون بگن بعد۶ماه خاهرم به مادرم میگه ومیگه پسر میخاد باهات صحبت کنه مادرم میگه من با ایشون صحبتی ندارم پسری ک قصدش جدیه بزرگترش میاره جلو قرار بر این شد بزرگترا همو ببینن پسر بهانه میاره بابابزرگم فوت کرده باردوم خاهرم میگه الان ۶ماه گذشته نمیخای خونوادتو بیاری جلو اینبار میگه مامانش مریضه اشک تمساح میزیزه ک نمیشه و فلان اگه باور نداری بیاببرمت بیمارستان بعد اصن (مادرش بیمارستان نبود)طرف ب دروغ هرسری میپیچونده بعد از۲سال خاهرم شک میکنه میگه این چرا هرسری بهانه میاره....
بچه ها اگه هستین بقیشو بگم؟