نامزد منم اوایل دوستی تا چندین سال به شدت غیرتی و شکاک بود و همش گیر میداد
اوایل هعی میگفتم چشم
اینستامو پاک کردم لباس پوشیدنمو تغییر دادم ارایش نکردم
ولی دیدم اینطوری خودم دارم اسیب میبینم
سعی کردم اونو تغییر بدم البته نه با جنگ و دعوا !
با ملایمت و اماده کردن ذهنش
الان اصلاا نه به لباس پوشیدنم گیر میده نه به بقیه چیزا
حتی من اینستا و تل دارم ولی خودش نداره
البته هیج وقت اذیتم نمیکرد ک با جر و بحث یه چیزیو زور کنه بهم همیشه با ملایمت میگفت و در عوض خیلی هوامو داشت و ۲۴ ساعته بیرون بودیم حوصلم سر نمیرفت
ولی به هرحال الان طوری شده همش حرف اون نیست
منم اینستا ندارم شوهرم گفت که نصب نکنم با اینکه یه دلم میخواست از لجش نصب کنم دیدم چیز مهمی نیست که بخوام بخاطرش بحث کنم خودتو ناراحت نکن ببینه خیلی ناراحتی بعدا هم نمیزاره نصب کنی
خوب کردی اگه سکوت کنی انجام بدی تا اخر عمرت میشه رویه زندگیت در مقابل کارای بی منطق سکوت اصلا جایز نسیت..با مشاوره های تلفنی صحبت کن اگه حضوری نمیاد خودت تنهایی زنگ بزن باهاشون راهنمایت کنن کم کم دیدی اروم شد بهش بگو تلفنی خرف بزنه دوست داشت حضوری میریم بعدش
به خاطرحذف اینستا اینجوری میگی؟والا اینستا زندگی خراب کنه من به شخصه دوست ندارم حالا نظر ها متفاوته اینقدر خوشی های فیک الکی توشه ادم فک میکنه خودش بدبخترینه
برو زندگی های مردم ببین چه بدبختی هایی که ندارن
داستانش مفصله چند هفته پیش یه اتفاقی افتاد که کلا بهش بی اعتماد شدم ولی خودش انکار میکنه میگه دوستم داره دخترمو دوستداره ولی من دیگه حرفاشو باور ندارم الانم دنبال یه مدرکم تا به خودمو دوره بریا ثابت کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
