دیشب یهو حرف بچه شد از استرس تا صبح نخوابیدم
گفتم مامانامون که نمیتونن کمک کنن
خواهرم هیچکدوم نداریم
منم 7 سال تو این شرکت که واقعا براش زحمت کشیدم کار کردم
یه خانومی تاپیک زده بود همسرش با پرستار بچش بهش خیانت کرده بود
ترس وجودمو گرفت
الان یکی پیشنهاد داد میگم پرستار مسن و باتجربه باشه خوبه
دقیقا. منم الان که این تصمیم رو گرفتم نمیخوام کامل کار رو بزارم کنار چون سختمه بهرحال. هم حقوق نصف میشه و هم مزایا ندارم . ولی خوب شرایط خودم و زندگی میگه بهتره به کم قانع باشم. دخترم هم داره بزرگ میشه و از اوون هم یه کم میترسیم
واقعا خوش بحالت شرایط استعفا داری..من اصلا ندارم و از شغلمم بیزارم و خیلی خسته شدم.اصلا دلم نمیخواد برم سر کار ولی مجبورم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
