من همه اینارو انجام میدادم خیلی بیشتر از این بحدی که همه دهنشون باز میموند انقد قربون صدقش میرفتم اگ ...
خوب عزیز هر ادمی روزای بد و خوبی داره هر زن و شوهری گاهی ماهم دعواهای خفن داشتیم که گفتم این زندگی دیگه زندگی نیست اما ته قلبمون همو دوست داریم شما گذشت کن بخاطر عشقتون خراب نکن انسان اگه خطاکار نبود که امام میشد
الان دوهفته هست بجز روزمرگی دلم نمیکشه یک کلمه اضافه باهاش حرف بزنم.دیگه کششی بهش ندارم
باز شما روز مدگی رو میگید مااکثرا به هم سلامم نمیدیم دیگه واقعا دیگه خسته ام ازش با بچه هام سرگرمم کاری باهاش ندارم هیچ حرفی نداریم همه ی حرفاشو به مامانش میگه رازا و کاراشو درد دلاشو...فکرمیکنم مجردم بابچه ولش کن بابا از التماس واسه محبت خسته شدم حتی شباام پیشه هم نمیخوابیم دیگه راحت