مادرشوهر من یه بار یلدایی نیاورد زنگ زدم دعوا کردم 😂بیشعور بود آخه میگفت بعد یه سال دیگه نمیارن من زنگ زدم گفتم مگه من گفتم بیشتر از یه سال نامزد باشم بیشتر از یه سالم نامزد نمیتونن اون نیومد همسرم خودش وسایل خریده بود آورد برام بیدار بعدی دوباره اومد😆
اتفاقا اون ميگفت ما رسم نداريم ولي شعور خانوادش بايد ميرسيد كه واقعا بيشعورن من كه نميبخشمشون آدم با هزارتا اميد و آرزو عروس ميشه بعد اينا اينجوري كردن اصلا بحث مالي نيست بحث عزت و احترام كه به من نذاشتن
منم خیلی جاها لال شد زبونم برا اون چقد اعصابم خورد شده بخدا آدم جواب بده بهتره هم اعصاب خودش راحت میشه هم اعصاب شوهرشو خراب نمیکنه. یعنی من فقط با همسرم دعوا میکردم سر کار مامانش تو عقدم هرچی طرف خودشون آورد برداشت خیلی ناراحت شدم سر این سر شوهرمو خوردم ولی آخر سر یه دعوا راه انداخت بعد عروسی،منم اینو جلو داماداشون گفتم که پول عقدمو برداشتید برام عروسی گرفتید