دقیقا من بالا سرشون نشستم جاری های محترم که میخوآن بیان میرم میشورمش میپزم میسابم میزارم جلوشون بعدم جمع میکنم بعد خانم با ناز و عشوه میگه دستم حساسیت داره نمیتونم ظرف بشورم
از اینکه به مادرشوهرم کمک میکنم ناراحت نیستم بنده خدا مریضه نمیتونه اما این اخلاق جاریم رو اعصابمه
نمیگه این بنده خدا صبح تا حالا زحمت کشیده حالا منم یه کمکی بکنم