صبح پا میشه نماز میخونه
به گلاش اب میده
به کاسکوش غذا میده
اب ماهیش رو عوض میکنه
برنج میریزه لب پشت بوم تا گنجکها ویا کریما بیان بخورن
اگر غذاهاش استخون یا گوشت داشته باشه میده به گربه ها
صبح ها میره پارک پیاده روی
با نون تازه میاد خونه
میره حموم
میاد لباسهای رنگی وفانتزی میپوشع
مربا خونگیش که خودش پخته با کره میاره باچای داغ لبسوز
بعدم یه کمی ارایش میکنه
یه اهنگ ملایم میزاره
شوهرش بیدار میشه
تو دهن شوهرش لقمه میزاره
وای دلم قیلی ویلی رفت
وقتی شوهرش میخواد بره بیرو اسفند دود میکنه براش
صدقه میندازه
دست شوهرش رومیگیره یه ایت الکرسیم میخونه وبوسش میکنه وشوهرش رو بدرقه میکنه
😍😍انشاالله همیشه زندگیش گرم و پر برکت باشه
چ لاکچری
تو دهن شوهرش لقمه میزاره؟😰همیشه؟
بچه داره ؟
جدی تودهن شوهرش لقمه میزاره😕
خودت یه زندگی درست کن که خودت کیف کنی
نه اینکه با زندگی دیگران کیف کنی
اصلا با زندگیش حال نکردم ببخشید
خیلی کاراش شبیه منه البته من همسرم فوت شدن برای خواهرتون بهترینهارو آرزو می کنم .منم دقیقا همینم ولذت می برم
خاطرات آبجیت آرزوی ماست😫😫😆😆😆
همه چی عالی جز اون قسمت که تو دهن شوهرش لقمه میذاره ...
بعد میاد لباساش رو درمیاره
لباسهای کارش رو میپوشه
خونه رو تمیز میکنه
شامش رو بار میزاره
بعد که کاراش تموم شد
لباسا کارش رو درمیاره دوباره لباس فانتزی میپوشه
عطر میزنه
وکتاب میخونه تا شوهرش بیاد
بچه دار بشه این کاراش یادش میره
نون گرفتن به عهده آبجیته😐
