بچه ها به خدا دیگه عاصی شدم نمیتونم دووم بیارم از اول بخوام بگم من بچه بودم حدودا پنج سالم بود ک مامانمو از دس دادم بابامم ک ی دختر چهار ساله بایه کلاس پنجمی داشت نمیتونست تنهایی بزرگمون کنه رفت زن گرفت حالااا بین همه پیغمبرا جرجیسو انتخاب کرده مامانم دکتر خودش دکتر اومده زن منشی ک باباش کفاشه مامانش ۱۶ سالگی ردش کرده خونه شوهرگرفته اینا ب کنار برا من مهم نیست اینکه خیلی ادعاش میشه اینکه خواهره ناتنیمو که چهار سالشه جوری میزنه که بدنش کبود شه طفلک خواهرم همش تو خواب دندون قروچه میکنه !!!! من تا یادمه مامانم یک بار دس رو من بلند نکرد
حالا امشب همین خواهرم که بچست تف کرد رو منو خواهر بزرگترم منم رفتم خییلی اروم زدم تو دهنش اونم فک کرده بازیه پریده بغلم همین زن بابام گرفته جوری از بغلم بیرون کشیدتش که دستم قرمزه قرمز شده بهش میگه کسی که تو دهنت میزنه رو نباید بپری بقلش حالا من میگم چیهه؟؟ دستمو نابود کردی میگه میخواستی بقلش نکنی تا ناخنم به دستت نخوره :/
بچه ها بخشید زیاد حرف زدم ولی خواهش میکنم راهنمایی کنیدچیکار کنم من؟💔