حسود نیستم ولی خیلی ناراحت هستم دوستم عقد کرده 38 سالشه شوهرش 42 همه دوستان ازدواج کردن فقط من مجرد موندم نمیدونم چرا بخت من باز نمیشه بخدا دارم این متن مینویسم چشام پر اشک نمیدونم چه راهی رو برم که مشکلم حل شه
ببین منو از الان دوستای جدید پیدا کن برو استخر یاباشگاه یا کلاسایی ک پسرام هستن مثلا زبان یااینکه برو سرکار اگه تاالان از یه کوچه میگذشتی از فردا از کوچه ای ک تابحال نرفتی رفتو امد کن...بعدم ایمان داشته باش ک بزودی تو هم ازدواج میکنی بشرط اینکه اگه اندامت چاقه لاغر کنی اگه چردک داری بوتاکس کنی ببین اول باید خودمونو دوس داشته باشم و اهمیت بدیم بخودمون تا به چشم یکی دیگه بیایم وقتی خودمون به خودمون بی اهمیت باشیم مشخصه بدل کسی نمیشینیم یااینکه وقتی تو فاز منفی و بی شوهری هممممش بی شوهری میاد سراغت من خودمم ۳۱سالمه و مجردم و از بین دوستام تنها منم ک مجردم دوستان ک چ عرض کنم فامیل و درو همسایه ...ولی ایمان دارم بزودی با مردی ک جنتلمنه ازدواج میکنم و ااااصلنم به سنم توجه نمیکنم
والا عزیزم همین دوستم که چن روز پیش عقدش بود همش تو خونه بود جایی هم نمیرفت معرفی کردن بهش ازد ...
خوب بشینی تو خونه که از آسمون برات نازل نمی شه یه حرکتی باید از خودت نشون بدی ! اون دوست تو معرف داشته شاید مال تو جای دیگه اس منتظرت باشه مگه قراره همه عین هم باشند ؟
دل عروس شکوندن تاوان داره خدایا خودت انتقامم را با عروس دومشون بگیر خیلی ناراحتم
به خدا این خانواده ها تا شیره آدم را نکشند ول نمی کنند منم نتونستم با عشقم ازدواجم کنم بری تو تاپیک هام هست الان شوهرم مرد خوبیه اما خوب سال هاست افسردگی ولم نمی کنه ! برات آرزو می کنم بهترین ها برات پیش بیاد
دل عروس شکوندن تاوان داره خدایا خودت انتقامم را با عروس دومشون بگیر خیلی ناراحتم
امیدوارم خدا هرچی که خیره واستون رقم بزنه من ۳۱ سالمه ۸ سال پیش میخواستم ازدواج کنم که خانواده نذاش ...
ان شاالله خدا سلامتی بده عزیزم خوب شد موافقت نکردن شاید بچه هم میداشتیو این اقا بی مهری میکرد...یار وفادار اگر...وقت عمل بایدش... ان شاالله بهترینهارو خداوند مهربان نصیبت بکنه