ارش رفت پیش باباش و مامانشو رابی همه چیو فهمید که عقدو رابی بهم زده همه چی زیر سر مامانش بوده و ...بعدم ارش اومد زنگ خونه رستا رو بزنه که اوا صداش زد گف تا فردا شب ساعت ده بهت جواب درستو میدم الان نرو نمیشه و واسه رستا خواستگار پیدا شده،بعدم که ارش رفت اوا رفت سوار ماشین نکیسا شد همه چی زیر سر اوا بوده نقشش از اول گف عاشق ارشه😤😤😤
می بخشم چون قلبم با بخشیدن آرام می شود،،ولی فراموش نمی کنم چون تجربه ها مرا می سازند..🤗
اونجا که بچگی آوا و نشون داد که باباش مرد، بعد کی فیلم گرفته بود؟ خیلی مردم و احمق فرض کرده؛ ...
باباش گفت الان میام توپو میارم بعد دیگه هیچ حرفی نزد و رفت .بعد ک بچگی آوا داشت فیلمو نگاه میکرد باباهه داشت میرفت توپو بیاره و همون حرفارو میزد
کاش میشدبچگی را زنده کرد/کودکی شد کودکانه گریه کرد/شعر قهر قهر تا قیامت راسرود/قیامتی که دمی بیشتر نبود/زمانه با بچگی هایم چه کرد/کاش میشد کودکانه خنده کرد