2777
2789

ی خاطره بگین بخندیم از دوران مدرسه یا دانشگاه


ی معلم داشتیم تپل بود خیلی هم بد اخلاق بود ی روز چند تا از بچه ها رو صندلیش پونس گذاشته بودن اونم نشت رو صندلی   کلی بهمون فحش داد

یه ناظم داشتیم وحشییی . صبح ب صبح پاچمونو میگرفت اساسی 


یروز نقاشیشو کشیدیم رو کاغذ با کلیییی فحش ناموسی از طرف کل کلاس . برنامه ریزی کردیم بردیم انداختیم تو دفتر مدرسه . نمدونی چه وحشی شده بود فرداش تمام اولیا رو خاست و جریانو گفت و گفتش که پیداکنم کنه اخراجه 😂

ماهم اینجوری 😁😁😁

اولیا اینجوری 😨😨😨

خوده وحشیش 😬😬😬

مرد خوب .. مردیه که هنوز لو نرفته!

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یه بار منو دوستم بادوتادختر یه کلاس دیگه دعوامون شده بود همون وسط دهن به دهن کردن دوستم به یکی از اوناگفت گوه نخور من فک کردم اینویکی از اوناگفته گفتم خب تو بخور😐

یه دفعه دوستم باچشای برزخی نگام کرد فهمیدم چه گندی زدم😂😂

تو دوره راهنمايي يك معلم عربي داشتيم خيلي بداخلاق و خشك بود، مدرسم غيرانتفايي بود معلما همه جوون و با انرژي بودن، همين يدونه قشنگ انگار مال دوره ژوراسيك بود.

من از سوسك و اينا نميترسم، زنگ تفريح تو حياط يدونه سوسك مرده پيدا كردم ازين خيلي بزرگاي قهوه اي. وسط درس كه پاي تخته بود و پشتش به ما بود گذاشتم لاي دفتر نمره. اومد نشست دفترو باز كرد جيغ كشيد از پشت برگشت با صندلي افتاد😬


دوران دانشگاه ی امتحان ورزشی داشتیم بعد مارو برده بودن تو‌یه سالن ...دیگه من امتحانمو دادم زود دوییدم رفتم‌رختکن لباسمو عوض کنم که برم مثلا ...استادم گفته بود کسی نره فعلا

دیدم‌صدای استاد میاد داره حضور غیاب میکنه

هی اسم‌منو‌میگه من دیگه نفهمیدم چجوری از رختکن دووییدم بیرون رفتم تو سالن

گفت کجا بودی؟؟؟

گفتم دسشویی!😐

گفت بی شلوار؟!

وایییی نگاه کردم دیدم مانتو پوشیده بودم شلوارمو هول کردم عوض کردم نپوشیده بودم

یعنی همه رفتن رو هوا 

منم مث یه لکه ننگ رفتم سریع شلوار پوشیدم نشستم گوشه سالن😐😐

آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟!😊❤️

یک معلم پرورشی فوق العاااااده باحجاب و مذهبی داشتیم . دیونمون کرده بود رو اعصاب بود 

ماهم تلافی کردیم یک عکس هندی لختی پختی🙈🙈 بردیم از زیر در اتاقش انداخته بودیم تو .اقا این فک کرده بود دیگه جهنمی شده😹😸گزاشته بود رو سرش مدرسه رو .که هرررکی بگه کاره کی بوده جایزه میدم ال میدم بل میدم . ماهم اینجوری نگاش میکردیم 😢 و تاسف میخوردیم برای اون دانش اموز بی دین و کافر و جهنمی😁 (که خودمون بودیم )

مرد خوب .. مردیه که هنوز لو نرفته!
یک معلم پرورشی فوق العاااااده باحجاب و مذهبی داشتیم . دیونمون کرده بود رو اعصاب بود  ماهم تلاف ...

دقيقا منم نماينده كلاس و رييس شوراي دانش اموزي بودم، خودم شرور ترين شاگرد بودم🤣

چون درسم خوب بود بهم شك نميكردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792