2777
2789
عنوان

امروز چی کارا کردین؟

376 بازدید | 61 پست

من خودم آماده کردن صبحانه، شستن ظرف ها، جمع کردن خونه، جارو کشیدن، شستن دستشویی، ریختن لباس چرک ها تو ماشین، تمیز کردن اجاق گاز، سبزی پاک کردن و پختن شام، الان شامم آماده هست، چایی هم گذاشتم منتظر شوهرم هستم.

مربا و شربت البالو پختم

شام و ناهار پختم

جم و جور خونه

پتو شستم

خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دوروزه آب قطعه .خونه زندگی و خودمونو بو برداشته 😐

من یک روستایی هستم 🤗اینجا بدنیا اومدم و اینجا ازدواج کردم 💑بعضیا اگه بخوان کسی رو تحقیر کنن بهش میگن دهاتی 😔من دهاتی ام 😊دهاتی فحش نیست 🌹پنجره ی خونه کوچیکم هرروز رو به آسمون و کوه و دشت و درخت باز میشه 😍مرغ و خروس و گنجشک ها پایین پنجره هر روز منتظر خرده نون های منن😁اینجا لذت هایی رو داریم که فوق العادس 😉نون و کلوچه محلی ،پیاده روی توی طبیعت ☺لباسهای رنگارنگ و سادگی و صمیمیت ❤برات یه آرزوی خوب میکنم دوستم 😍دلت شاد باشه و تنت سالم و یه روز خوب توی یه روستای قشنگ 😍کنار مردمی که مهربونن🌹

گوشی 

ظرف شستن و شستن سرویس بهداشتی، گوشی و گوشی گوشی و شام و گوشی تا ساعت 12 همچنان گوشی 😁

 Somiya_beautyshop   خوشحال میشم ب پیجم سر بزنید 😍بخاطرهتوچقدر به اشک‌هایم لبخند زده‌ام ! دختر ناز من داره میاد 😍😍 😍 😍 عشق مامان من منتظرتم. بعد کلی سختی خدا بهم یه فرشته داد

بیدار شدن.اینستاگردی.کمک به پدر سرماخورده.شستن ظروف نشسته ی یک هفته😂.خوابیدن به خاطر قرصای خواب آور.بیدار شدن.ناهار خوردن.درس خوندن.ظرف شستن.نی نی سایت گردی در حال حاضر

دختری آزاد

امروز فقط یه جاروودستمال کلی کشیدم.من اکثراآخرهفته هاجاروبرقی وتمیزی وگردگیری اصلی روانجام میدم.بقیه روزایه هفته همیشه خونم مرتبه.ولی فردابایدحتماتواشپزخونروکامل گردگیری کنم.الانم شامم امادس خونه مرتب.میخوام برم حموم.

ب خدا اعتماد داشته باش.. یجوری پازل زندگیتو میچینه ک لایقشی..

به نام خدا

تا شیش صبح جواب کامنتا تاپیکمو میدادم

شیش صبح تا هفت صبح درس خوندم 

هفت صبح گوشی گرفتم دستم که ننم گیر داد بم وخوابیدم

سه ظهر بیدار شدم غر غر غرررر از خانواده ناهار خوردم و جارو زدم هی شروع کردم بحث کردن باشون 

چهار تا پنج درس خوندم وخوابیدم شیش مامانم بیدارم کرد بخاطر یه دلیل مسخره که کنسل شد

یه دو لقمه یه چیزی خوردم ونشستم جفت مامانم تست زدن

الانم پا گوشی😎

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز