متاسفم. برای من به مرور سخت تر میشه. من یه جوری شدم انگار هیچکسو دوست ندارم. احساساتم خنثی شده. ولی ظاهرا با همخ خوبم. میدونید مثلا دوسم داره طبق گفته خودش ولی کافیه غذا دیر اماده بشه یا مریض بشم انچنان بدقلقی بی احترامی و دهن دریده است که ترجیح میدم به زور سرپا کنم خودمو