عاقا دیشب یکی از دوستای شوهرمو خانمش و ی دوس مجرد شوهرم دعوت بودن، چن باری ما خونشون رفتیم و باخانمش تلفنی همش در ارتباطیم، آدمای خوبین
ما ک خونشون میرفتیم نمیذاشت من کمکش کنم همه کارارو خودش میکرد،😒 ولی دیشب هم بخاطر باردار بودنم هم کلا سرعت عملم پایینه و میخوام لحظه آخری غذام آماده باشه ک گرمو خوشمزه باشه، یسری از کارارو گذاشتم لحظه آخر...🤦♀️
هیچی واسه پذیرایی کم نذاشته بودم ولی یسری کارارو خودم ازش میخواستم بیاد کمکم کنه، مثلا سیبزمینیه خورشتمو دادم سرخ کرد یا تو سفره پهن و جمع کردن...😁
ولی بعدش دیگه رفتیم اتاق خواب و شوهرم ظرفارو شست و چایی هم ب اون دوست مجردش گفتم تو آماده کن بیار...