از بچگی ک چشامو باز کردم همیشه بابام مامامنو کتک میزد
داداشم از من ۵ سال بزرگ تره و ی عقده ای ب تمام معنا شده
حتی نمیشه ب چشماش مستقیم نگاه کرد وگرنه میگیرتت زیر مشتو لقدش
بابامم از اون بدتر
هیچوقت ی روز اروم نداشتیم 😭😭
منم ۳ ساله ازدواج کردم ، تو این ۳ سال ی بار دیگ بابامو داداشم بزن بزن کرده بودن و شوهر فهمید و ابروم رفت
ولی شوهرپ انقد انسان بود ک ی بارم اونو ب روی من و خانوادم نیاورد(البته خود شوهرمم دست رو من بلند میکنه)😭
خونه بابامینا دو کوچه با خونه خودم فاصله داره
الانم مامانم ز زده و با گررررریه میگ ک دوباره دعوا کردن
جوری ک کل همسایه ها ریختن تو خونمون تا اونا رو از هم جدا کنن😭😭😭😭😭😭
مامان بدبختمم رفتع بود کارای خونه مادربزرگمو انجام بده، وقتی میاد میبینه کل کوچه جمع شدن جلوی درمون 😭😭😭😭
میره تو اونارو از هم جدا کنه ، هم بابام هم داداشم مامانمو هل میدن و میزنن 😭😭😭😭
بعدشم بابام داداشمو از خونه میندازه بیرون و داد میزنه مبگ اگ ببینمت با ماشین زیرت میکنم(انقد روانی ک همچین کاری میکنه)😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مامانمم کل سرو صورتش کبود شده😭😭😭😭
بهش گفتم بیا خونه من تا دیگ نتونن کاریت کنن شبم بمون میگ جلوی شوهرت چیکار کنم😭
گفتم پس صبر کن من بیام ، میگ ب شوهرت چی میگی میای اینجا😭
شوهرمم درهرصورت میفهمه چون کل رفیقاش تو کوچه مامانمیناست خونشون
الانم شوهرم سرکاره
من نمیدونم چیکار کنم؟!
ز بزنم ب شوهرم خودم بگم؟!
بگم ببرتم اونجا؟!😭😭😭
ابروم رفته تروخدا کمک کنین
لطفا ب خانوادمم توهین نکنید همینجوری دردم بزرگ هست😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭