سلام خانوما
من ۱سال و سه ماهه ک ازدواج کردم
متاسفانه از سر بی تجربگی و سادگی من ابحث ومشاجرمونو خانواده ها فهمیدن واتفاقا خیلی موضوع مسخره ای بود و بزرگ شدو مقصر کامل من بودم
حالا ک با همسرم اشتی شدیم احساس میکنم ابرومون رفته
ما خیلی عاشقانه ازدواجکردیم همه خیالشون از ما راحت بود خیلی زندگی مارو دوس داشتن اما الان همه چی بهم خورده
خیلی خود خوریمیکنم احساس میکنم مادرشوهرم خوشال شده
موقع اختلاف ب من گف بگو چی شده من گفتم اما حالا با کنایه میگه ابرو شوهرتو بردی
خیلی از خودم بدممیاد
کمککککککک
حالا دیگه کاریه ک شده ولی تجربه بشه دیگه اختلافاتونو ب کسی نگید
وقتی دوباره مثل اول زندگی کنید و به حرف بقیه اهمیت ندید به مرور زمان همه چیز فراموش میشه
من این اشتباه کردم قبل عقد کسی دوست داشتم از دست دادم ولی تو الان فقط فراموش کن کاری شده تو سعی کن ازاین ب بعد مسائلتون بین خودتون باشه
اول ازدواج طبیعیه ناراحت نشو طوری نشده حالا با درایت و صبر مشکلتون جمع کنید
اشکال نداره دیگه کاریه که شده حرص نخور گذر زمان درستش میکنه
گذشته ها و حرفهای اونها رو بیخیال شو.
با این چیزها آبرو نمیره. و هیچ کس زندگی شما یادش نمونده و نیست.
خوش باشید
نه ابرو ریزی نشده ...جلو مادر شوهرت غیر مستقیم بگو زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند
چ کمکی میشه کرد بااانو !!
مرور زمان همه چی رو درست میکنه
میفهمم . فقط باید فراموش کنی و اینکه اگه زندگی خوب میخوای نذاری دیگه کار به اونجا بکشه.
اسی جان ببخشید اگه میشه لینک تاپیکمو بزارم بچه ها برام گزارش بزنند؟؟؟
یه بنده خدایی میگفت زن و شوهر مثل چینی هستند تا کسی این دو تا رو بهم نزنه صداشون درنمیاد بیخیال یادشون میره دختر
منم شوهرمو تهدید کردم این دفعه رفتار و حرکت اشتباهی ازش ببینم همه رو میذارم کف دست خانوادم که آبروی خودش که هیچی هفت جدو آبادش بره والا تحمل منم حدی داره
ببین من سه سال همش کارمون دعواست همه بحثا رو هم شوهرم میره جلو خانواده اش توضیح میده الان ما خوب هم باشیم باور نمیکنن ولی دیگه سعی کردم حرفاشون و تفکراتشون برام مهم نباشه هزار بار هم کنایه زدن ولی گفتم ب شما ربطی نداره بین خودمونه
اینقدر دوتایی از این به بعد خوب باشین..تا دعوا کمرنگ بشه تو ذهن همه..
