بچه ها شوهرم که خیلیم باهم عاشق و معشوق نیستیم برام یه دسته گله رز ازین خوبا گرونا خریده همینجوری بی مناسبت. راستش من بهش شک کردم که یکی این گلارو بهش داده چون تاحالا تو ۱۰سال زندگی ازین کارا نکرده بود. بهش گفتم کسی بهت داده ناراحت شد قهر کرد گفت تو لیاقته خوبی نداری و اینا... . واقعا تو کتم نمیره.
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
حالا شاید تو جمع همکاراش دیده یا شنیده ک یکی واسه تشکر از خانمش چیزی خریده خواسته مقلا تقلید کنه ک تو رو خوشحال کنه شک وبدبینی فقط تو رو نابود میکنه والا یه روز میای میبینی همه چیز سر جاشه و شوهرت بی شیله پیله اس
نه چیزی ندیدم فقط بشوخی میگه من دوس دختر دارم که من حرص بخورم یا نمیدونم میخواد من بهش توجه کنم
خب اونجور مواقع بهش بگو شوخیشم قشنگ نیستا تا بفهمه شوخیش آزارت میده شاید دیگه نگه
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جایی که از خوشیها حرف زده بودیم دو ردپا بود و جاهایی که از سختیها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود به خدا گفتم:در سختیها کنارم نبودی؟ خدا گفت:آن رد پایی که میبینی من هستم ؛در سختیها تو را به دوش میکشیدم!!!! خدایا عاشقتم تنهام نذار😍😍😍😍😍😍😍😍
حالا شاید تو جمع همکاراش دیده یا شنیده ک یکی واسه تشکر از خانمش چیزی خریده خواسته مقلا تقلید کنه ک ت ...
عزیزم اشتباهی ریپ کردی😂😂😂😍😍
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جایی که از خوشیها حرف زده بودیم دو ردپا بود و جاهایی که از سختیها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود به خدا گفتم:در سختیها کنارم نبودی؟ خدا گفت:آن رد پایی که میبینی من هستم ؛در سختیها تو را به دوش میکشیدم!!!! خدایا عاشقتم تنهام نذار😍😍😍😍😍😍😍😍
وایی دختر تو دیگه خیلی حستسی یواش یواش دارم میفهمم منم باید پدر شوهرمو دربیارم آخه اونم یهو یه سندل جدید میپوشه یهو یه تی شرت جدید میاره وایی برم زندگیمو از چنگ اون عفریته دربیارم😂😂
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جایی که از خوشیها حرف زده بودیم دو ردپا بود و جاهایی که از سختیها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود به خدا گفتم:در سختیها کنارم نبودی؟ خدا گفت:آن رد پایی که میبینی من هستم ؛در سختیها تو را به دوش میکشیدم!!!! خدایا عاشقتم تنهام نذار😍😍😍😍😍😍😍😍
سعی کن بیشتر جذبش بکنی با محبت کردن با داشتن یه رابطه ی رویایی با کادو دادن گوشیشو هم یواشکی چک کن جلوی خودش نه ک اگه مطمئن شدی هیچی نداره تو نباشی ک اونو خراب کرده باشی
واقعا نمیخرن؟؟ تازه یچیز دیگم بود چندروز پیش یه دستبندو زنجیز ست اومد دیدم گردنشه گفتم اینا چ ...
نمیدونم چی بگم 😐 به نظرم بپرس از با تجربه ها چون یکم مشکوک شد ست زنجیر یهو!
شایدم واقعا خریده هاااااا شاید کلا روحیش عوض شده
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی