آره عزیزم نمیرم خونش محلش هم نمیدم جواب زنگش هم نمیدم شوهرمم محلش نمیده بلاکش کرده هرجا اون باشه نمیریم الانم متوسل شده به مادر پدرش گریه میکنه داداشم از شب عروسیش دیگه محلم نداده... خواهرشوهرم میگم 😂تا حالا ام نیومده و جرات نداره بیاد و اگه بیادم در باز نمیکنم 😂
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...
میومد بهم میگفت باهام درد و دل کن منم عین خواهرت یه بار درد و دلکردم سر دو روز کل حرفام بر علیه خودم کرد رفت همه جا آبروی شوهرم برد یه کلاغ چهل کلاغ کرد بعدشم خرید عروسیمون زهر مارمون کرد با کارا هاش... بعد من شهر دیگه دانشجو بودم به شوهرم گیام میداد تا زنت نیست بیا خونمون درد و دل کن باهامون... چن ماه گذشت دیگه دستش رو شده بود هی پیام میداد شوهرم توعشقمی نفسمی عمرمی جونم به جونت بسته هست بعد دید شوهر محل نمیده گفت اون دختره نمیزاره من میدونم من جرش میدم ال میکنم بل میکنم تورو از ما دور کرد نزاشته بالا خونه بابا بشینی برده تورو راه دور شوهرمم قاطی کردی زنگ زد باباش داد و بیداد ک اینو جمعش کنید...داره زندگیم خراب میکنه.. پدرشوهرمم چن بار لج کرد باید آشتی کنی باهاش منم قهر کردم چن هفته نرفتم خونشون خودش یادش رفت..
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...