سلام بچه ها من این ماه اقدام کردم ولی نشد پریود شدم😔به نظرتون چرا نشد میتونه مشکلی داشته باشیم من یا اقامون؟؟؟تتزه من اولین بارمه که اقدام میکنم برا بارداری
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم من سر بچه اولم بار اول باردار شدم اما واسه دومی ماه سوم باردار شدم .
من روز چهاردهم پریودی اقدام میکردم نمیشد ولی ماه سوم بلافاصله بعد پاک شدنم اقدام کردم باردار شدم اینو دکتر بهم گفت تو هم بعد پاک شدنت اقدام کن تا اون موقع موز زیاد بخورین مخصوصا شوهرت
اگه دخترم عاشق شد تمام دنیا رو بهم میریزم تا دخترم را به عشقش برسانم حتی اگر انتخابش اشتباه باشه بهتراز ان است که یه عمر حسرت گرفتن دست عشقش پیرش کند 👈👈👈👈👈یا اینه دخترم اگر عاشق شد😍حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم😊میدانی؟ اگر خدای ناکرده انتخابش هم نامناسب باشد☹ رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است که سالها با مردی زندگی کند و عقده ی گرفتن دستان عشقش پیرش کند😪
🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...• جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...• جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
من گفتن تنبلی خیلی کم .۵ تا کلومیفن دادن سه تا فولی ۲۰ ۲۲ ۱۵ داشتم .انقد خوب بود دکترم دو تا امپول داد گفت بزن حتما باردار میشی .زدم انقد فشار اورد واسه تخمدانام ضخامتش شد ۱۵ و نیم سونو دادم گفت فولی هات ازاد شدن بگو شوهرت از بده اینم میگه عمرا برم .