عزيزم آروم باش اول
دقيقا مثل مني منم اوايل عقد اينجوري بودم اگ ميخواست بره پيش دوستش ميگفتم نرو بعد ميرفت همين عكس العمل رو داشتم تا وقتي كه قضيه برعكس شد مثلا من ميخواستم با دوستم برم بيرون شوهرم ميگفت امروز به خاطر من نرو منم اون روز واقعا دوست داشتم برم و ميرفتم درحالي كه شوهرمم دوست داشتم بعدا فهميدم اين گير دادناي الكي فقط اعصابمونو خرد ميكنه
وقتي من ميدونم شوهرم ماهي يه بار ميخواد با دوستش باشه خب ايرادش چيه ؟؟ منم همين طور البته