البته بایه روز تاخیر 😀
آقا عثمان ما متولد ۹۴/۲/۲۷
عایشه خانوم متولد۹۶/۲/۲۷

انگار همین پریروز بود که پشت شیشه مراقبت های ویژه ی نوزادان زار میزدم وسلامتی عثمانمو از خدا میخواستم آخه عثمانم موقع دنیا اومدن یکم اذیت شد وهمین شد که بردنش تومراقبتای ویژه که الحمدلله بعد چن روز حالش بهتر شد ومرخص شد هیچ یادم نمیره تا لحظه آخرترخیصش دکتر میگف خانوم بروخدا رو شکر کنـ روز اول حال بچت خیییلی خراب بوده الان خوب خوب شده
وهیچ یادم نمیره که وقتی میخواستن عثمانمو ببرن بخش مراقبتای ویژه که مامان بزرگش حالش خراب میشه وگریه وزاری که من نمیزارم ببرینش 😐داداش سبحانش منتظره که داداش کوچولوشو ببینه من چی جوابشو بدم که دکترش با تشر میگه خانوم بچه تا دا خل راهرو بیمارستان نرسیده زنده نمیمونه حالش خرابه چی میگین شما😒
الحمدلله که اون روزا گذشت وسالمو سلامت اومد خونه
وتا یسالو تقریبا ۴ماهگیش بخاطر نرمی استخوان راه نمیرفت وبشدت هم خودم هم عثمانم ضعیف بودیم
که بااز بی بی چک مثبت 😯باورم نمیشد آخه مگه میشه
همسرو کشوندم تا آزمایشگاه وتا جواب مثبت بازم باورم نمیشد شوکه همش میگفتم خدایا تو که میبینی من آمادگیشو نداشتم وندارم چرا آخه (غافل از اینکه خدا همیشه خیروصلاح بندشو میخواد)
چن روز بعدش خودمو جمو جور کردمو بعدش دنبال اسم برادختر حسم میگف بعد دوتا پسر این خداخواسته هدیه خداجون دختره
وهمینم شد الحمدلله
دخترمون عایشه خانومم دقیق روز تولدعثمانم بدنیااومد 😍