آدم چه چیزایی میشنوه، شوهرم دعوام می کنه، می خوام سقط کنم،
پس حس مادری چی میشه،
بخدا نمی فهمم
سقط پی در پی هم داشتی، آخه چرا باید بخواهی دوباره سقط کنی،
عزیزم چ ربطی داره اخه ؟
مثلا چی میخاستی مصرف کنی ک نکردی ؟
منم یدفه ای باردار شدم
اونم موقعی ک عفونت شدید داشتم
چند روزه فهمیدم باردارم
واقعا شوکه شدم چون قصد داشتم اول عفونتم رو درمان کنم بعد اقدام کنم
ولی حالا چیکار کنم بچمو بکشم با دست خودم ؟
همش میگم خدا خودش صلاح دیده تو این موقعیت بهم داده پس خدا خودش هم نگهدارشه من جرا بترسم
اصلا یک ثانیه هم به اینکار فکر نکن
بسپرش به خدا فقط
بهش نگو تا ۳ ماه
بعد بگو خودمم نفهمیدم کی اومده، بچه سه ماهه قلب و روح داره، جنسیتشم معلومه، دیگه نمیگه برو سقط کن
چرا دعوا راه میندازه می تونم بپرسم؟
مگه شما از طریق گرده افشانی باردار شدی؟ ایشون هم باید جلوی خودشو می گرفت اگر بچه نمی خواست
منم سلامتش برام مهمه ولی وقتی میبینم همه یجوری رفتار میکنن غصه ام میشه،،،،دلم میخواد حسرت تو دلم نباشه....وقتی یجوری رفتار مبکنن ک انگار مشکل من و دست منه جنسیت.اینکه تفاوت میبینم تو رفتارشون با من و بچه ام غصه ام میشه....الانم ک بهش فکر میکنم گریه ام گرفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
