خانومایی ک قراره بعد ماه رمضون اقدام کنن بیاید باهم باشیم

بچه خودش روزیشو میاره باور کن خدا میدونه بعد از به دنیا اومدن دخترم چقد برکت اومد تو خونمون از همه لحاظ مسافرت که هیچی تو این چند سال جاهایی رفتیم که من تو عمرم ارزوشو داشتم

بابا شوهر من اصلا مشکل مالی نداره، بهانه اشه، انگار برای بچه خرج کنه به حروم خرج کرده 

😂

من از نامزدی درمورد بچه حرف میزدم، میگفت نگو! بعد عروسی صبر کردیم درسم تموم بشه در این مدت راجع ب تربیت بچه صحبت میکردیم نه بچه دار شدن! درسم ک تموم شد ب مدت یه سال باهاش حرف میزدم ک بچه بیاریم و اینا ولی حتی ۱درصد هم ب پدر شدن در طول زندگیش فکر نکرده بود!!!! انقد با روش های مختلف گفتم با فاصله زمانی... آخر فروردین رفتم دکتر زنان برای چک آپ مکمل گرفتم برای بارداری، اومدم بهش گفتم باید باردار بشم... یه بحث کردیم و هردو ناراحت شدیم...گفت وقت بده فکر کنم!

فردایش معذرت خواهی کردم قرصامو نشون دادم گفتم تا تو نخوای نمیخورم... خیالش راحت شد... چند روز بعد پرسیدم تا کی میخوای فکر کنی؟ گفت آخر ماه رمضون... منم گفتم فقط همین نیست ک رضایت بدی برا بچه دار شدن ها!!! باید دوست داشته باشی...!😁🤪

بنده خدا دیگه ب ترفند های من عادت کرده...هرچی میشه میگم باید دوست داشته باشی وگرنه نمیخوام!

ضمنا تو حرفام بهش گفتم تکلیف منو معلوم کن اگه بچه نمیخوای من ادامه تحصیل بدم و شاغل بشم... اگه میخوای صبر جایز نیست! چون اگه صبر کنی باید بیفتیم دنبال دوا درمون  معلوم نیس چند سال دیگه بچه دار بشیم...

مال من میگه اون پولی که میخوام خرج کنم بچه بدنیا بیارم میرم یه مسافرت خوب چرا برای بچه خرج کنم، انگار برای بچه خرج کردن واسه کار حروم خرج کردنه براش

ما هم با هم حرف زدیم گفت سالگرد دوم ازدواجمون اقدام میکنیم، سالگرد دوم گذشت گفت نه شرایطشو ندارم، گفتم ولش کن راست میگه بهش سخت نگیرم، سالگرد سوم گفت میخوام باهات مسافرت های خوب دونفره برم گفتم راست میگه بذار کیف دونفره مونو ببریم سالگرد چهارم گفت بذار شرایط کارم درست شه گفتم راست میگه بذار تحت فشار عصبی نزارمش بذار با آرامش به کارش برسه الانم که سالگرد پنجم داره میاد و داریم میریم تو شیش میگه من اصلا بچه نمیخوام تو به سرکار رفتنت ادامه بده، میگم پس من چی، میگه نمیخوام راجبش حرف بزنم 

ببین من مریض شدم دکتر زنان بهش گفت خانومتون باید باردار شه، برگشت به من گفت چرت میگه دکتر رو عوض کن

خب دلایلش رو بپرس... چرا نباید دوست داشته باشه؟

همه این حرفا رو زدم، میگه من هیچ حسی به پدر شدن ندارم 😞 بهش گفتم من یه زنم میخوای حس مادر بودنمون بکشی میگه فکر کن بچه دار نمیشیم بشین زندگیتو کن

میگه بچه جز درد سر و مسعولیت و حروم کردن پولت هیچ ویژگی مثبتی نداره 

کارت سخته خیلی باید تلاش کنی... همسر منم نظرش همین بود ولی چندتا برادرزاده داره ک آخرین دختر و آخرین پسر دلشو بردند... الان پسرم پسرم از دهنش نمیفته... دیدن شیرین کاری هاشون خیلی موثر بود بنظرم...