سه ماهه بخاطر کرونا و شرایط کارش و محل زندگیم نتونستیم همو ببینیم.
ازش سرد شدم ولی نمیخام از دستش بدم.
امشب بهش گفتم
بشدت ناراحت شد.
از دلتنگی خیلی چشام خیس شده و گریه کردمو دیدم هیچی به هیچی ، حالا حالاها باید دور باشیم تا دوسال شاید.
شاید این دلیل سردیمه
شما تجربه کردین؟
درست میشه آره
چقدر سخت گرفتین خوب تو ماشین بشینین همو ببینین یا بیاد خونه شما
چرا دور شدین گامل توضیح بده
حتما به زودی همو ببینید
چرا همو نمیبینید
دور بودن بده
به نبودن هم عادت میکنید
هر چه سریعتر همو ببینید
باید دایما به هم یاد آوری شید
واسه چی با کسی که انقدر دوره ازدواج میکنید؟ یکی از فلسفه های ازدواج خوب کنار هم بودن و آرامش گرفتنه
مگ میشه دوسال همو نبینین
با ماشین بیاد دنبالت برین دور دور
بخاطر کارش اون شهر دیگس
مام یه شهر دیگه خونه داشتیم دوماه بخاطر کرونا رفتیم اون شهر
الان برگشتیم تهران بخاطر کرونا وماه رمضون نمیتونه بیاد تهران
ولی اگه بیادم شاید در ماه دو روز همو ببینیم
خدا بخاد شاید سه سال دیگه بشخ رفت سرخونه زندگی
چون این وسط پروسه مهاجرت هم دورمون میکنه
واقعا خسته ی روحیم
مخالفتای خانوادشم که داغ رو دل جفتمونه
نباید میگغتم ولی خسته شدم وقتی باید به زور بهش محبت کنم، دیگه گفتم ازت سرد شدم.
الان داغونه
گفت پس رابطه تمومه اگه دوسم نداری
اره منم از دلتنگی زیاد بعضی وقتا ازش سرد شدم،دلتنگی زیاد آدما رو دور میکنه باید رعایت شه فاصله ها
ولی باز گرمتر از همیشه اومد ک دلتنگیه رفع شد
یه قدم فاصله افتاد دو قدم باید اومد جلو تا حس خوبه همیشه بمونه
اینا از دوست داشتن زیاده
فقد نباید گذاشت سردی بیشتر شه ک باعثه عادت کردن شه این تنهایی و دوریه
