دوس دختر قبلی شوهرم که میشه خواهر جاریم،،،باز به شوهرم پیام داد شوهرم داره بارداره،،،شوهرم پیاماشو به من نشون داد،،،من خیلی حرصم گرفت رفتم به خانواده زنه گفتم،،،جه جنگی به پا کردم یکم دلم خنک شد،،،ولی شوهرم خیلی ناراحت شد،،،میگه چرا اینکارو کردی گناه داشت😠 من بیشتر حرصم میگیره،،،چیکار کنم😞
خوب کار شما درست بوده اومدی شماره شوهرت عوض کردی تمام . البته که کار این خانم خیلی زشت بوده ولی راه ...
اتفاقا کار درست رو اسی کرده.من قبلا اینجوری پیش اومد برام چیزی نگفتم ریختم تو دلم الان پشیمونم چرا ابروش رو نبردم چون وقیح تر میشن این زن نیستن هرزه هستن
آبرو براشون مهم نیست این زنه با پسر ابجیش رابطه داشته
یا خداااا
چه میدونم خواهر احتمالا حق با خودته ولی من اگه مخالفت کردم با این کارت چون کلا علاقه ای ندارم به آبرو ریختن دیگران ولی مثل اینکه این خانم خودش ترسی از آبرو نداشته
خوب کردی عزیزم زندگیت از همه چی مهم تره قصر توهین ندارم اصلااا فقط اون خانومیایی که میگن چرا ابروشو بردی خودشونو بزلرن جای شما باز میتونن انقد خونسرد حرف بزنن
درساحل زندگی قدم میزدم،همه جا دو رد پا دیدم،جای پای من و خدا،به سخت ترین لحظات که رسیدم،فقط یک جای پادیدم،گفتم خدایا درسخت ترین شرایط مرا تنها گذاشتی،ندا امد تورا در سخت ترین شرایط به دوش کشیدم....
من جاریم همه کاری کرده بود تا شوهرم با خواهرزاده اون ازدواج کنه ولی شوهرم نخواسته بود بعد از ازدواجمون وقتو بی وقت حرف خواهرزادشو پیش میکشید و دختره هم از اون بی چشم و رو هاهی فرت و فرت سر چیزای مختلف مثلا سوال دانشگای و اینازنگ میزد به شوهرم یه جوری دمشو پیش همه چیدم تو تاریخ نوشته شد
گفته بودی که چرا محو تماشای منی **** وآنچنان مات که یکدم مژه برهم نزنی*** مژه برهم نزنم تا که زدستم نرود****ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی