مشکل من اینه که با جاریم زیاد باهم خوب نیستیم درضاهر چرا ولی خیلی با کارهاش تحقیرم میکنه و خیلی پول دار تر از مان مشکل من شوهرمه که مراب با من دعوا میکنه که تو برو سمت اون تو فلان کن مشکل فقط از تو من بخدا هزاران بار از در دوستی وارد شدم بی فایدس شوهر احمقمو چطور ادم کنم کمک کنید چقدر شخصیتمو خورد کنم اخه
شوهرت چیکارش به جاری... نمیفهمم چرا بعضی ها میخوان رفت و آمد الکی راه بندازن خیلی بدم میاد... من اصلا کاری به جاری هام نداشتم دوسال عروس عمم شدم یک بار خونه جاری هام نرفتم با ننشستم باهاشون صحبت های خاله زنکی کنم... یه بار با خواهر شوهرم درد دل کردم بعد 9 ماه هنوز دارم با عواقبش کنار میام بعد اونوقت با جاری آدم حرف بزنه.. که چی بشه اصلا... دوست کمه قعطی دوست مگه بری با جاری دوست بشی... حتی اگه یک درصد هم بعدش به دعوا ختم بشه ارزشش رو نداره... الان شیش ماهه به خانواده شوهرم هیچ کدومشون محل نمیدم یعنی اراااامش داریم تو زندگیمون... دیگه نه میتونن دخالت کنن نه دو بهم زنی کنن
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...
از جاریت پیش شوهرت حرف منفی نزن. تا کم کم حساسیت شوهرت از بین بره.
مردها دوست دارند که زن هاشون با کل خانواده شون ارتباط خوبی داشته باشند اینطوری خیالشون راحت میشه. پس شما به روی خودت نیار ک با جاریت مشکل داری. ظاهر خودتو حفظ کن
عزیزم شوهرت ادمه که میزاره به قوم شوهر بی محلی کنی شوهر احمق من میکه فقط خم بشم که جاریم سوارم بشه ت ...
عزیزم منم شوهرم روز اول هم بهم میگفت یه وقت با خواهر هام درد و دل نکنی... حالا گاهی طرف اونا رو هم گرفته ولی وقتی فهمید دارن زیر بالا میدن و زنش داره جدا میشه چون حاضر نیست زیر دست بقیه باشه از همه دست کشید... البته با کمک مشاور خانواده
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...
من خیلی تلاش کردم خیلی ریسک کردم میگم گفتم اگه درست نشه جدا میشم ریسکش رو پذیرفتم سه چهار ماه اول ازدواجمون بجز ماه عسل همش دعوا داشتیم شما هم تلاش کن با مشاوره رفتن زبون ریختن عشوه آوردن حتی قهر و دعوا در غیر این صورت هرچی شوهرت میگه بگو باشه ولی کار خودتو بکن...
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...