یکی از اقوام همسرم که تقریبا با هم ازدواج کردیم دائم مال و اموالشون رو به رخ من میکشه و هی پز میده و تیکه میندازه.چندین بار خودم متوجه این موضوع شده بودم که هدفش منم اما بی تفاوت از کنارش گذشتم ولی اونروز به شوهرم گفته که شوهرم هرچی داره از من داره.شوهرم اومده میگه حس میکنم داره با این حرفاش به تو تیکه میندازه.دیگه واقعا داره کلافه م میکنه.اوضاع مالی شون الحمدلله خیلی از ما بهتره اما خب از روز اول ازدواجشون خونواده شوهرش تامینشون کردن یعنی اینجوری بگم که کلا یک دهم اون مال و اموال هم از دسترنج خودشون نیست.خونه دوبلکس تو بالا شهر و باغ و ماشین لوکس و...ولی من هیچوقت بهش حسادت نکردم و خوشحال شدم از اینکه پیشرفت کردن.اما حرصم از این در میاد که فکر میکنه ما احمقیم نمیدونیم همه اینارو خانواده شوهرش واسشون خریدن.اونوقت ما فقط رو پای خودمون وایسادیم و هیچکس حمایتمون نکرده.ولی خداروشکر با داشته هامون خوشحال و راضی هستیم.نمیدونم واقعا چطور بهش بفهمونم که دست از خودنمایی و پز دادن واسه من برداره و سرش تو زندگی خودش باشه
دوبار که پز داد بزنی تو پرش میفهمه که ببخشید اسکل و بی زبون نیستی
والا
عزیزم ی بار که گفت شوهرم همه جیشو از من داره بگو پس ینی میگی خانواده شوهرت کارس براتون نکردن؟جلو شوهرش ای حرف رو بهش بزن
خانما لطفا برام گذارش بزنید هرکی زد لایک کنه براش صلوات میفرستم
به نظرم کم کم ارتباطت رو کم کن
حالا چه تلفنی چه مجازی چه رودر رو و مهمانی و..
اگه توی جمع هستین با آدمای دیگه صحبت کنید
البته نه بی محلی و بی احترامی
به همسرت هم بگو از بودن در کنارشون حس آرامش نداری
خانما لطفا برام گذارش بزنید هرکی زد لایک کنه براش صلوات میفرستم
ببین منم مثل تو هستم و اجازه میدم هرکسی بیاد و بهم پز بده
چون زبون ندارم حال طرفو بگیرم و تو پرش بزنم
دختر عموی منم خیلی پز میداد و هروقت زنگ میزد میپرسید چی جدید خریدی؟ میشست از خریدای خودش با قیمت برای من میگفت
یبار با خنده و محترمانه جوابشو دادم دیگه ساکت شد. الانم که دیگه ارتباط ندارم و راحتم
تو ام نمیخوای دعوا کنی که
فقط یبار با خنده و شوخی حالشو بگیر
آخ آخ،دست گذاشتی رو نقطه ضعفم.منم مثل شمام .یعنی داریم عادی زندگی مونو میکنیم یهو زنگ میزنه لیست خریداشو واسه من میخونه یا اینکه کجا رفته و چی خورده.هی طلاهاشو به رخ من میکشه.حتی آمار اینکه در هفته چندبار جوجه و کباب میخورن رو هم به من میده نادون.
ببین خانوم گل
از یه جایی باید ارتباطتون کم بشه دیگه
میدونم که اون سمتت میاد حالا به هر شکلی
مثلا به همسرت بگو اگه تماس گرفت همون دفعه اول جواب نده
دوباره تماس گرفت برای دعوت بهانه بیاره
بگه دور از جون کسالت داری
یا وقت نداری
به هر حال باید به فکر آرامش خودتون باشی اول
قشنگ اخلاقشو تا تهش رفتم که چجوری پز میده
تا جایی که میتونی ازش فاصله بگیر جواب زنگاشو نده
بهونه بیار همش بگو سرم شلوغ بود نتونستم جواب بدم
کم کم بپیچونش راحت بشی، قشنگ درکت میکنم
منم از ادمای پزی بدم میاد و‌حرص میخورم از رفتاراشون
پس بهترین کار فاصله گرفتنه
آره تو فکرم همین کارو بکنم چون دیگه واقعا خسته شدم از دستش.چند ساله پدرپو درآورده آدم تازه به دوران رسیده.واقعا واسه اینجور آدما از ته قلبم متاسفم.باید عرممو جزم کنم یه بار یه جواب دندون شکن بهش بدم حالش جا بیاد
