من خواهرشوهرم حدود ۴ سال زندگیمو سیاه کرد،اینقد که اختلاف انداخت.دوساله ،اصلا زنگ بهش نمیزنم و فقط یه عید دعوتش میکنم.زندگیم روی ارامش دیده خدارو شکر.الان دو ماهه هی زنگ میزنه به بهانه کرونا ،توصیه های بهداشتی میکنه و همش میخواد بیاد خونم.چند وقته هی میگه ارایشگر دم خونتون خیلی خوب ابروتو برمیداره.منم دیگه میام اونجا.حالا خونش تا خونم با ماشین ۱ ساعت راهه.پریروز زنگ زده شنبه با جاریم میخوایم ارایشگاهی که تو میری ساعت ۱ میایم خونت بعد مارو ببر ارایشگاه.منم گفتم ارایشگره از اینجا جمع کرده رفته.اینطوری از دستش راحت شدم.