2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

امروز چند بار این تاپیک و خوندم😭😭😭

یادمه  دو سه روز بعد رفت به خواهرم گفت خاااااااله

مامان به همه گفته من عادت شدم.


منم دو تا شاخ گنده که به کی گفتم؟

سمانه گفت تو نی نی سایت تاپیک زده  الان همه خبر دارن😭😭😭😭

کاش اون موقع دکتر که رفته بودم کمی منو میترسوند تا بیشتر پیگیری کنم که علت دل درد و سرگیجه و خونریزی زیادش چیه 

شاید چکاپ کامل میشد الان پیشم بود.

شاید دلیلش اون موقع پیدا میشد😭😭😭😭

بهم گفت اگه اقوام درجه یک مثل عمه یا خاله هاش اینجورین موردی نداره.

هم خواهرم حالش بد میشه هم عمه هاش عم دختر عموهاش😭😭😭

این شد منم جدی نگرفتم

سلام سمانه جان

دلم برات یه ذره شده .بدون تو خیلی سخته.

یادته برای اولین بار تو به انیتا بوس کردن رو یاد دادی  امروز انیتا رفت بالای میز تلویزیون قاب عکس جدیدت رو برداشت طفلکی خیلی دلش بهت تنگ شده ولی نمیتونه چیزی بگه دیگه به وسایل هات هم دست نزده😭😭😭

بعدش پارمیس رفت قاب عکست و ازش گرفت دیدم همش داره با صدای بلند بوست میکنه😭😭😭

اصلا فکر نمیکردم بوس کردن بلد باشه. گناه دارن طفلکی ها دلشون برات خیلی تنگ شده چی با خودت فکر کردی مارو تنها گذاشتی.


راستی قناریت و که یادته بیشتر از پنج سال مواظبش بودی  همش تو اتاقت بود اون از هممون بیشتر دلتنگ بود چون بعد از رفتنت دیگه نخوند .حتی وقتی جفتش رفت بعد از یک سال شروع کرد به اواز خوندن ولی بدون تو طاقت نیاورد شاید هم من انقدر  بی وفام که هنوز زنده ام.اخه مامان جان موندم تو دوراهی تو و خواهرات😭😭😭😭 خودت که وضعیتمون رو بیشتر میدونی

قناری قشنگت بعد از چهلمت  از پیش ما رفت شاید الان پیش تو باشه 😭😭😭😭

هنوز رو قفسش سیب ها و هلو هایی که خشک شدن و  به قفسش چسبونده بودی مونده 

من دیگه نتونستم بهش میوه تازه بدم نه اینکه نتونم یادم نمی موند  ولی غذاش رو از تو  کمدت پیدا کردم که از دست انیتا قایم کرده بودی .

اب و دونش و من میدادم ولی دق کرد و مرد.

خوش به حالش اونم از دوریت مریض شد 😭😭😭😭


اگه تونستی یه خبری از حال و روزت بهم بده.

دیگه نمی دونم کجا باید دنبالت بگردم شاید اینا رو خوندی مثل وقتی که بودی و بعضی وقتها تو گوشیم که دستم بود سرک میکشیدی ببینی چیکار میکنم.

دوست دارم 

خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکردم دوستت دارم


خدا پسرت رو نگه داره . پسر مامانی میشه . منم حس میکنم به دختر بزرگم سخت میگیرم.باور میکنی بیشتر او ...

من که اون روز و یادم نمیاد کاش حد اقل اون روز بغلت کرده باشم و بوست کرده باشم.

باز هم منو ببخش.

دوست داشتم بهترین ها برای تو باشه.ولی باز هم یه جاهایی کوتاهی کردم 

سلام سمانه جان دلم برات یه ذره شده .بدون تو خیلی سخته. یادته برای اولین بار تو به انیتا بوس کردن ر ...

😭😭😭😭😭😭

اُفَوّضُ اَمری اِلی اللّه خدایا ممنونم که خوشحالم کردی اللهم صل علی محمد وآل محمد باافتخار مامان پرنسس و پرنس😍😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792