تیکر تولدم مجردممممم 😘دنبال دعوا نیستم تا وقتی میش با حرف زدن مشکلو حل کرد اگ جوابتو ندادم این ب این معنی نیست ک جوابی نداشتم این ینی اینک من با ابلهان بحثی ندارم ❤️🤗
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
...negar❤yalda...دوتا دیوونه🙈❤... تنهادلیل زندگیمی بهترینم..yalda..❤🙈...بی تو حتی ی ثانیه ام ممکن نیست...همیشه در ❤ من هستی...❤negar❤ نفس من دیگه به نفسای تو بنده😘به زندگیم با بودنت معنا بده🙈
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
تیکر تولدم مجردممممم 😘دنبال دعوا نیستم تا وقتی میش با حرف زدن مشکلو حل کرد اگ جوابتو ندادم این ب این معنی نیست ک جوابی نداشتم این ینی اینک من با ابلهان بحثی ندارم ❤️🤗
دوران عقد خیلی پر اشتها شده بودم میرفتم خونه مادرشوهرم قشنگ اندازه دو نفر میخوردم یادم میفته حالم بد میشه😢
مادرشوهرم به شوهرم گفته بود من دختر به این شکمویی ندیدم!
وزن شروع: ۷۹😣 - وزن فعلی: ۶۰🤗 -وزن هدف: ۵۷😍 قد: ۱۶۱ ❤️ من به دنبه هایم وعده آب شدن داده ام...😁❤️ یه بار برای همیشه تصمیمت رو بگیر و تا تهش برو... نمیشه هرچی که دلت خواست بخوری و انتظار داشته باشی صبح عدد دلخواهت رو روی ترازو ببینی... نمیشه تو یخچالت همیشه شیرینی خامه ای باشه و وقتی میری جلو آینه از هیکلت لذت ببری... نمیشه اندازه دو نفر بخوری و به سایز یه نفر لباس بخری... همین الان شروع کن... با یک اراده قوی... اینطوری میشه که بعد یه مدت صبح به عشق وزن کردن خودت و دیدن هیکلت جلو آینه از خواب بیدار میشی...😍😍😍