الان با مدرک فوق لیسانس داره یه جا کارگری میکنه.
آخه عزیزم یه مدت ولش کردم ولی واقعا به هیچ جاش نیس . پول کم بیاره میره از پدرش میگیره .
ولی من نمیخوام زندگیم اینجوری باشه . دوست دارم پیشرفت کنم ک با پس اندازمون یه کاری انجام بدیم
دقیقا حالتو میفهمم. منم مثل تو ام . همیشه تحصیلات جزء مهم تریییین معیارام بود ولی ازدواج کردن با کسی که لیسانس دانشگاه آزاد داره، کارش آزاده .خدادو شکر درامدش بد نیست ولیییی خیلی با من تفاوت داره .اهل مطالعه نبست و این منو به شددددت اذیت میکنه .نمیتونه خیلی خوب ارتباط برقرار کنه و انگار زیاد تو جامعه حرفی برا گفتن نداره .همیشه فکر میکنم علتش اینه که درس خون نبوده و فقط به یه لیسانس دانشگاه آزاد راضی بوده .کلا ذهنیتمون با هم متفاوته
تاوقتی بیاد خواستگاری من که اصلا کار نداشت.
بعدشم یک سال فروشندگی کرد که بلد نبود بستن خانوادش. الانم کارگری میکنه و به همین کارگری راضیه . مگر اینکه من یه آزمون استخدامی خودم ثبت نامش کنم یا خودم یه کار دیگه براش پیدا کنم تا شاید بره ببینه میتونه بده سر کار یا نه
پس تحصیلات داره شوهرت تو .گفتی فوق لیسانس داره.
ولی اهل کار نیست. که اینم واقعا عذاب آوره...
من سعی میکنم بیخیال بشم و به خوبی هاش فکر کنم ولی از اینکه تو زمینه ی ادامه تحصیل تلاشی نمیکنه واقعا اذیت میشم .دوست دارم زبان بخونه از ایران بریم ولی اصلا برنامه ریزی نمیکنه .یکم میخونه ول میکنه .کلا فقط سر کار میره و دنبال کاره .در حالی که من دوست دارم کنار کارش درس یا زبان رو هه به طور جدی ادامه بده .دوست دارم مثل خودم اهل برنامه ریزی باشه.خدا رو شکر نسبت به قبل خیلییی بهتر شده ولی هنوزم اونجوری که میخوام‌نیست.
یه پیشنهاد بهت دارم چیزی که به خود من خیلییی کمک کرد قانون جذب ، شکرگزاری و نامه به فرشته همسرم بود . واقعا اثر داشت
مشاور هم برید حتما .اگه دوستت داره واقعا بااااید باهات بیاد و عمل کنه
