مثلا ما یه داماد داریم که بیست چهار ساعته قیافش اویزونه واخم تخمش زمینو جارو میکنه به جایه این که بهش بگه فلانی چرا اخم تخم میکتی دختر من چ گناهی کردع ک باید قیافه اویزون تورو تحمل کنه
هیچی نمیگه اون روز دامادمون میگه من خیلی خستم به جایه این که بگه همه کارها یه سختی داره دیگه تو نون اور خونه ایی و پدر یه تا بچه ای باید به خاطر اونا تحمل کنی برگشته میگه تو به استراحت مژلق نیاز داری عزیزم