[QUOTE=133611897]دیقا هپینو میخام عزیزم ی ساله ازدواج کردم بیشتر مشکلاتمون دخالت های خانوادشه و ی پسر ده ساله از زن ...[/Qپس خداروشکر اگه هنوز دلت با زندگیته یعنی میتونی حفطش کنی منم امیدوارم همسرت پشیمون شده باشه واونم بخواد همه چیو درست کنه...با خودت تصمیم بگیر اگه خداخواست که دوباره به زندگیت برگردی یه تغییر ایجاد کنی و خیلی منطقی با همسرت صحبت کنی که دیگه نباید اتفاقای قبلی تکرار بشه و کارتون تا طلاق پیش بره...عزیزم شما قبل ازدواج پسر همسرت رو قبول کردی پس الان هم به چشم یه مشکل بهش نگاه نکن میدونم ارتباط گرفتن باهاش برات سخته و حتی ممکنه اون رفتار درستی نداشته باشه اما توسعی کن حداقل جلوی همسرت بهش خوبی کنی...دخالت خانواده همسرهم که یه چیز تکراریه تو مشکلات زوج ها اما بستگی داره به خودت باز هم، هیچ وقت تو ذهن خودت از مشکلات کوه نساز چون باورت میشه که نمیتونی حلشون کنی پیشنهاداتی که خانواده همسرت تو زندگی بهت میدن رو دخالت تلقی نکن اسمشو بزار مشاوره فکر کن چون تجربه بالاتری دارن میخوان مشورت بدن جلوی خودشون میتونی واکنش خوبی داشته باشی و اگه برخلاف میلت بود سکوت کنی اما قرار نیست تو زندگیت عملی کنی هرچیزی که میگن رو اگه میبینی خیلی واصح به همسرت دستور میدن و همسرت هم به حرفشون توجه میکنه برمیگرده به اعتمادی که همسرت به خانوادش داره سعی کن نقشت رو پررنگ تر کنی تا همسرت احساس کنه که روی تصمیمای تو میتونه حساب کنه و نیازی به تجربه های خانوادش نداره
ببخشید طولانی شد صحبتم واقعا دلم میخواد زندگیتو از نو بسازی چون اینه که ارزشمنده