به خواهرشوهر بی فکرم چی بگم که میخواد واسه ماه رمضون یه ماه بیاد خونم بمونه

خب پس زنگه بزنه بهشون بگه نیاد

چیزی نمیخواد بگی زنگ بزن به خواهر شوهرت بگو عزیزم خیلی خوشحالم که داری میای خیلی دلم براتون تنگ شده زودتر بیاید (منتها با هر کلمه که میگی کلی سرفه کن) اگه اومد   

وای من یک سال اول زندگیم پدرشوهرم وبرادر شوهرم خواهرشوهرم هرشب خونه ما میخوابیدن قشنگ افسرده شدم

قدیما از آبله هم می‌مردن

سر زا هم زیاد میرفتن

ماشینم نبود با چهارپا تردد میکردن

دختر مدرسه نمیرفت

به زور و تو کودکی شوهرش می‌دادن و ....

چون قدیما کاری رو می‌کردن مجوز و دلیل انجامش تو این زمان، با این هزینه‌ها، با وجود کرونا و با علم به تغییر سبک زندگی آدما نیست

بگو کرونا گرفتم😈

عزیزم بگو حالت خوب نیست به مادر شوهرت بگو واقعا درسته یکماه بیاد خونه شما اون به دختر نفهمش بگه،من سه سال یه بار اونم ۳ روز میرم شمال خونه خواهر شوهرم به خدا دستم به سفرش دراز نمیشه همش بچه هام و شوهرم میریم بیرون که خونه نباشیم اونم خواهر شوهرم اگه ناراحت نشه به خدا همون سه روزم نمیرم خونش متنفرم چمدون ببندم برم خونه مردم حالا باشه خواهر برادر سر زدن جای خودش ولی شب خونش بخوابم  احساس میکنم خیلی معذب میشن،

تا نیومدن یه راهی پیدا کن اصلا نیان اگه بیان دیگه نمیتونی کاری کنی به شوهرت اصرار کن نزار بیان

میدونم خیلی سخته واقعا. بعضیا حالیشون نمیشه خونه درواقع خونه زنه نه داداششون میرن چتر میکنن بی ملاحظه

ازدواج کردی؟ 

بعضی ها همچین خونه برادرشون رفتار میکنن انگار خونه خودشونه اصلا فکر عروس بیچاره نیستن که اونم آسایش میخواد، والا ما خونمون چند تا پله با برادرمون فاصله داره ولی بدون دعوت قبلی خونه برادرام نمیرم، تازه بچه هامون تقریبا هم سن هستن و هر وقت از خواب بیدار میشن میان سر پله ها و همدیگرو صدا میزنن و اگر نذاریم برن پیش هم شروع میکنن گریه کردن ولی اگر برادرام خونه باشن من نمیزارم خونه اونا برن همشونو میارم تونه خودمون تا برادرام استراحت کنن که نکنه یه وقت بچه ها نزارن برادرام بخوابن وقتی خسته از سرکار برگشتن و اینکه با خانوماشون تنها باشن یه کم، خودم بچه هارو نگه میدارم تا اونا راحت باشن چون شوهر من کمتر از برادرام خونه هست و ما بیشتر تنهاییم،

آفرین بگو مشکوکی فعلا قرنطینه اید البته دور از جونتون